موسسه خیریه خادمین کتیج

موسسه خیریه خادمین کتیج

آدرس

استان سیستان و بلوچستان - شهرستان زاهدان - سیستان و بلوچستان - شهرستان فنوج - مرکز بخش کتیج - شهر کتیج - جنب مسجد جامع - دفتر خیریه خادمین

05437188798
تاریخ : ۱۳۹۷/۱۱/۰۶ - ۱۰:۳۴

مدرسه ای به جای کپَر
افتتاح مدرسه ی تک کلاسه در روستای بُنگر کرکوکان از توابع بخش کُتیج در سیستان و بلوچستان دهم مهرماه سال جاری ، جهت تهیه ی گزارش از مراسم افتتاح مدرسه ی تک کلاسه ای در روستای بُنگر کرکوکان از توابع بخش کُتیج درسیستان و بلوچستان راهی سفرمی شویم. پرواز ما با هواپیمای هُما ساعت شش صبح به مقصد بندرعباس و از آنجا به چابهار بدون تاخیر و توقف انجام می گیرد.هوای شهر چابهار سی و پنج درجه گزارش می شود و ما روی زمین فرود می آییم تا همراه با خودروی سمندی که به استقبالمان آمده است راهی روستای مورد نظر شویم . همه چیز عادی و طبق برنامه است . آب خنکی که آقای بارانیِ بلوچ ، مدیر عامل خیریه در کُتیج تعارفمان می کند می نوشیم .
جاده ای که پیش روی ماست تا دوساعتی طولانی اما عادی می نماید. راست و چپمان بیشتر از کوهها و زمین خشک و گرمای زیاد ، درختچه های پهن شده بر زمین حراء جلوه گری می کند.هر چه پیشتر می رویم اما ، از همان اندک سبزی حراء و نخلهای اطراف کم شده و بر خاکستری و بی آب و علفیِ محیط اضافه می شود. نمی شود گفت نخلستان ، اما تک و توک نخلهایی که می بینیم ، سبزی ندیده همه به خاکی گراییده اند. در این هوای گرم به چشمهایم شک می کنم و چند بار شیشه را پایین می دهم تا مطمئن شوم آیا رنگی که می¬بینم به خاطر فیلتری بودن شیشه های پنجره های ماشین است یا واقعی ست ! ؟
به یاد دومیننت می افتم : رنگ غالب. دومیننت این منطقه ، خاک است و خاکستری ؛ حتی برگهای درختچه ها و نخلها.آقای بارانی از محرومیتها و نداشته های مردم می گوید. تلفن همراه او مدام همراهیمان می کند و زنگ می زند.مرد جوانی که به خاطرعمل دستش راهی زاهدان و بعد مشهد شده درخواست همیاری دارد و...
چشمهایم را شاید لحظه ای بیشتر نبسته ام که با بالا و پایین شده ماشین باز می کنم.
از اینجا به بعد جاده خاکی می شود . البته نه فقط خاکی ، که خُب اصل همه ی جاده های دنیا خاک است، بلکه پُر فراز و نشیب.
سفر از این لحظه به بعد تازه برای من شروع می شود .
من اینجا هستم. در این منطقه ی بالا و بلندی دار، تا چه ؟
و بلوچستان حرف می زند و جواب من آرام آرام شروع می شود. دو ساعت تمام آن قدر فراز و نشیب می بینم و آن قدر جاده ریتم دار با من حرف می زند که دیگر از خودم خجالت می کشم. من آیا یک ایرانی هستم ؟ من آیا یک انسان هستم؟ بی خبر از همه جا و همه کس ؟ طبیعت ، زبان گشوده است چرا که من از او سئوال کرده ام . اینجا کجاست و من اینجا چه می کنم ؟ منطقه ای دربلوچستان که باید بشناسیش . گرم است ، خیلی گرم . معده ام هم دارد با بلوچستان حرف می زند . خیلی هم حرف می زند . هر چه را که از من می داند می گوید . جاده خاکی ست و پرفراز و نشیب . نه آب می خواهم و نه هیچ چیز دیگر . خجالت می کشم ... تمام وجودم به همفازی با طبیعت درآمده ، مردم این منطقه ،عادت کرده ، رفت و آمد می کنند ؟ هنوز نمی دانم . با جان کندن به بخش کُتیج می رسیم . سفره ای از آنچه که دارند برایمان گشوده می شود . به مهر، به مهربانی و به محرومیت .
ذهنم مشغول است. یک ساعت دیگر ، مسیرمان در، نه جاده که معبری خاکی تر و پر سنگ و کلوخ تر از قبل ادامه پیدا می کند . چه قدر پستی و بلندی ! ماشین ، آخرین بلندی را همراهی مان نمی کند : بقیه اش را پیاده بروید .
نه معترضانه ، بلکه متعجب از بودن مردم در بی هیچ چیزی بالا می رویم .
خاکی و خاکستری ها را طی می کنیم : اینجا روستای بُنگر کرکوکان است . روستا ؟! اگر توانش را داشتم حتما شاخ هم در می آوردم. چند خانه یا لانه یا... ؟ آنچه که می بینیم فقط چند کَپَر است . استوانه ای بالا آمده از کاه و گل و سقفی از برگهای نخل و حَراء! همین ! مکانی برای بودن و ماندن ، برای زندگی !
قبلا اینجا مدرسه بود.آقای بارانی این را می گوید و یک کپَر را نشانمان می دهد .
باد و آفتاب داغ ، دست در دست هم با پرچم بالای آن ، با رنگهای سبز و سفید و قرمزش بازی کرده اند و حالا فقط نصف پوسیده ای از آن باقی مانده است . مدرسه ای به نام کَپَر !
حدود بیست کودک و نوجوان دختر و پسر با چشمانی درشت و متعجب نگاهمان می کنند .
با فاصله ای کم از کَپَرها یک ساختمان نوساز دیده می شود . مدرسه ای که با روبان سبز و بنفش برای افتتاح آماده شده است .
دختر ده ساله ای یک سینی قرمز پلاستیکی را جلو می آورد . یک قیچی و کتاب قرآن.
آقای کوروش آهنج که از لحظه ی ورود لبخند به لب دارد اما بغض دلش آن قدر بلند و آهنگین است که به گوش من و بلوچستان می رسد به آقای بارانی و دیگر مسئولان که تعدادشان به انگشتان دست نمی رسد اما شادیشان بسیار است ، افتتاح مدرسه ی تک کلاسه را تعارف می کند و نهایتا با دست او روبان بریده می شود .
مدرسه ی شادروان نصراله آهنج به نام پدربزرگ کوروش آهنج و به همت شرکت صنعت سازان ثمین افتتاح می شود .
من هنوز خجالت می کشم . تشنه ام است اما آب خوش دیگر از گلویم پایین نمی رود که البته در این روستای کَپَر نشین آب آشامیدنی به این راحتی پیدا نمی شود .
مدیر- آموزگار مدرسه تشکر می کند . او سپاسگذار این افتتاح است چرا که در مدرسه ی کپر، سرماخوردگی بچه ها را دیده است . او شاد است و دلش می خندد. باورش برای او و برای این دختر و پسرها ساده نیست که حالا یک سقف مطمئن و یک جای گرم دارند با یک تخته ی سبز نصب شده به دیوار که آنها پیشتر از این دیوار را تجربه نکرده اند . دیواری برای نصب ، دیواری برای گرما ، دیواری برای امنیت . آنها در کلاسشان صاحب ده نیمکت چوبی شده اند که باید روی آن نشستن را به لذت تجربه کنند .
من ، هم اکنون در دهم مهرماه سال هزاروسیصد و نود و دو در چنین مکانی هستم ! باورت می شود ؟
یک جایی شبیه به آخر دنیا. دور از دسترس ، دور از هر گونه امکانات اولیه ی امروزی. کنار مردمی که خرماهای ریز وحشی ، خوراکشان می شود با نان دستپخت خودشان و دیگر ، دیگر چه ؟ در کپرها نشانی از آنچه که ما به راحتی می خریم و می خوریم و دورریزش می کنیم نیست .
خجالت می کشم از خودم و از بی خبریم ! اگر امروز من در تهران زندگی آپارتمان نشینی اما با امکانات نسبی مجهز را تجربه می کنم اینها ، سلولهای مجاور من ، پاره های تن وجودم چه می خورند ، چه می پوشند، چگونه می خوابند، به چه چیزهایی فکر می کنند ؟
مگر نه اینکه جهان هستی یک تن واحده است !
بلوچستان دارد با من حرف می زند : دیدی معده ات پذیرای آنچه با خود آورده بودی نشد ، جوابت را گرفتی ؟
کورش آهنج با بچه های خودش حرف می زند . بچه ها شادند از کادوی او : عمر، عثمان ، یاسر ، مجید، امینه، علی ...
مدیر- آموزگار می گوید : روستای بُنگر کرکوکان سی خانوار ساکن دارد با جمعیتی حدود دویست نفر که البته تمام جوانهایش آنجا را ترک کرده و برای کار به بندرعباس رفته اند .
و آقای آهنج هموطنی ست که بخشش را تجربه می کند. بخشش بخشی از دارایی شخصیش را با محمود،محمد،احمد،جمیله،زهرا،عبداله،هاجر،مینا،کلثوم،سارا،حسین،یاسین و خانواده هایشان شریک می شود .
آقای آهنج می گوید : چیزهایی را که برای بچه های خودم در تهران خریده ام برای این بچه هایم هم برای یکسال تحصیلی شان تهیه کرده ام وهدایا را یک به یک به دستان کوچک بچه ها می دهد تا بزرگ شوند : 5 دفترطرحدار نه ساده که سیمی ، 6 مداد سیاه،دو مداد قرمز، سه خودکار، تراش، پاک کن ، خط کش و یک جعبه مداد رنگی 12 تایی با یک عالمه آرزوی موفقیت یکجا کادو شده اند :
6 پایه ی تحصیلی در یک کلاس تدریس خواهد شد و بچه ها حالا زندگی تحصیلی جدیدی را در این دبستان تک کلاسه پیش رو دارند .
زمان حضور برای من زنگ رفتن را گوشزد می کند چرا که چرخ طبیعت سریعتر می چرخد و هوا زودتر تاریک می شود.
سئوالات بسیاری از تک تک خانواده ها داریم اما به اجبار راهی می شویم تا از همراهانمان بپرسیم : چرا در این منطقه مانده اند ؟ چرا کسی این منطقه را نمی بیند ؟
اما جواب دادن چه سخت ، ساده است !
به گفته ی یکی از اهالی این مدرسه باعث شده است که خانواده هایی که از این مکان به کوه و کمر کوچ کرده بودند بار دیگر به روستا بازگردند و حالا همه با لبخند رضایت بدرقه مان می کنند.
و ما حرکت می کنیم وبا فاصله ای یک ساعته به دو مدرسه ی بازسازی شده ای می رسیم . دبیرستان دخترانه ی ام البنین ومدرسه ابتدایی فاطمة الزهرا که به کمک خیرین در بخش کُتیج اخیرا بازسازی شده است .
و بعد یک آخرِدنیای دیگر ، دبستان پسرانه ی ابومسلم کُتیج است .
مدیر مدرسه از خطری که در کمین این مدرسه است می گوید. مدرسه ای که با سقف و دیوارهای در حال ریزش ، بازسازی را برنمی تابد و نظر کارشناسی ، تخریب و نوسازی آن است .
حالا فکرش را بکن . در تهران اغلب اوقات به ترکِ پنج سانتی خانه که بعد از رنگ مجدد پدید آمده است نگاه می کردی و زبان اعتراضت به کار می افتاد و اینجا ریزش چندین باره ی سقف و دیوار را شاهد بوده ای و فقط باید به فکر درس و مشقت باشی . می شود ؟
مدیر مدرسه ختم کلامش را می گوید : من سالها پیش در همین مدرسه ، محصل بودم ؛ سال اول و دوم ابتدایی را در این مدرسه درس خوانده ام و حالا بعد از قریب به سی سال ، مدیر این مدرسه هستم . این مدرسه سنی بیشتر از من دارد . از دانش آموزان شرمنده هستم که با ترس و دلهره و اضطراب زیر این سقفها و کنار این دیوارها مجبور به آموزش و یادگیری هستند !
روی درهای چوبی و شکسته و پوسیده و رنگ و رو رفته ی کلاسها ، می خوانم : کلاس دوم وحدت؛کلاس سوم ایثار ؛ کلاس پنجم ایمان ؛ کلاس ششم آینده سازان !
در را نمی بندم تا امکان فرار از ریزش ساختمان برای آینده سازانش ، وجود داشته باشد.
مدیر روی تخته ی سیاه می نویسد : ما نیازمند یاری شما هستیم و من ، فقط می توانم از نوشته اش عکس بگیرم .
برمی گردیم اما… آیا با دیدن عکسها و یادآوری آنچه که بود آب خوش از گلویم پایین می رود ...؟

تاریخ : ۱۳۹۷/۱۱/۰۴ - ۰۹:۱۲

مدرسه روستای جوانجاه از بخش کتیج واقع دراستان سیستان و بلوچستان با توجه به نداشتن فضای آموزشی مناسب ، اکنون در یک کپر در شرایط خیلی سخت مشغول به تحصیل هستن . و این امر موجب افت تحصیلی و بی انگیزگی آنها گردیده .
حال_موسسه_خیریه_خادمین_کتیج با همراهی شما نیکوکاران می خواد این مدرسه را برای این دانش آموزان بسازه .
و همچنین می خواهیم محیط ورزشی و فضای سبز رو هم براشون درست بکنیم . البته در صورت داشتن بودجه مورد نیاز.
کافیه هر یک از ما سهم کوچکی برداریم تا این پروژه تکمیل بشه .
مصالح مورد نیاز : سیمان . سیمان سفید. گچ . پودر سنگ . ماسه . آجر . میگرد و آهن آلات . درب و نجره . ایزوگام . اجرت و حق بنایی . و...
مبلغ کل پروژه : 50 میلیون تومان .
جهت حمایت به سایت خیریه مراجعه نمائید: http://khademincharity.com/fa

تلفن تماس : 09159974036

* حساب جاری سپهر ( 0110121177004 / IR0401900000000110121177004 ) بانك صادرات

شماره کارت مجازی ( 5057-8005-6919-6037 )

https://www.aparat.com/v/YEGjZ

تاریخ : ۱۳۹۷/۱۱/۰۱ - ۱۷:۵۱

خانواده ای نیازمند وعایله مند و در عین حال آبرومند با توجه به اینکه مسکن مناسبی ندارن به سختی زندگی می کنن. خیلی در آوره که دو فرزند کودک و محصل داشته باشی و پدری در کنارشون نباشه و مادری جوان که نه شغلی و نه درآمدی داره تنها از راه یارانه و کمک ناچیز همسایه های فقیر زندگی بکنی ....
و اکنون موسسه خیریه با همکاری شما نیکوکاران می‌خواهد یک اتاق 30 متری و یک سرویس بهداشتی براشون بسازه. این امر نیازمند 35 میلیون تومان هزینه هست . لذا برای تامین این مبلغ از شما عزیزان طلب یاری و مساعدت داریم.
عزیزان نیکوکار ، برای لحظه‌ای تصور کنید که اگر شما مشکلاتی چون گرسنگی و نداشتن سرپناه و امكانات رفاهی و آسايشی داشتید، یا اینکه توان پرداخت هزینه درمان و تحصیل خود و فرزندانتون را نداشتید، چه احساسی پیدا می‌کردید؟ اکنون در فاصله‌ای نه چندان دور از شما و در دیار سیستان و بلوچستان درون خاک کشورمون، بيش از هزاران خانوار در فقر و تنگدستی با این مشکلات دست به گريبانن . می‌دانیم که تصورش هم وحشت‌انگيز است، ولی ما در موسسه خیریه‌ مون با این خانواده‌ها در ارتباط نزدیکیم و از بيم و هراسی كه این افراد با آن مواجهند كاملا آگاهيم. خوب می‌دانیم و می‌دانید که گناه از این خانواده‌ها نیست كه اینچنین فقير و محتاجند، گناه از کسانیست كه در راس امورند و نمی‌ خواهند به فكر چاره‌ای برای آنها باشند. پس همتی کنیم و دست به دست هم دهیم، تا بخشی از این محرومیت‌ها را بزداییم و موجبات شادی این خانواده باشیم.

اهمیت پروژه : ایجاد سرپناه برای یک خانواده محروم و حفظ آبرو وشان آنها

مبلغ مورد نیاز برای ساخت مسکن : 35 میلیون تومان

مصالح مورد نیاز : سیمان . تیرچه . فوم . بلوک . ماسه . پودر سنگ . سیمان سفید . درب و پنجره و..
یادمون باشه حتی 10000 تومن هم کمک بسزایی به تکمیل این پروژه میتونه داشته باشه.

سایر نیاز های این خانواده : امکانات سرمایشی و گرمایشی و سایر لوازم رفاهی و آسایشی / نداشتن برق و آب کافی
با هم شادی بیافرینیم

جهت حمایت به سایت خیریه مراجعه نمائید: http://khademincharity.com/fa

تلفن تماس : 09159974036

* حساب جاری سپهر ( 0110121177004 / IR0401900000000110121177004 ) بانك صادرات

شماره کارت مجازی ( 5057-8005-6919-6037 )

https://www.aparat.com/v/18jtD

تاریخ : ۱۳۹۷/۱۱/۰۱ - ۱۵:۵۸
خانواده ای نیازمند وعایله مند نیازمند حمایت شما



خانواده ای نیازمند وعایله مند و در عین حال آبرومند با توجه به اینکه مسکن مناسبی ندارن به سختی زندگی می کنن. خیلی در آوره که دو فرزند کودک و محصل داشته باشی و پدری در کنارشون نباشه و مادری جوان که نه شغلی و نه درآمدی داره تنها از راه یارانه و کمک ناچیز همسایه های فقیر زندگی بکنی ....و اکنون موسسه خیریه با همکاری شما نیکوکاران می‌خواهد یک اتاق 30 متری و یک سرویس بهداشتی براشون بسازه. این امر نیازمند 35 میلیون تومان هزینه هست . لذا برای تامین این مبلغ از شما عزیزان طلب یاری و مساعدت داریم.عزیزان نیکوکار ، برای لحظه‌ای تصور کنید که اگر شما مشکلاتی چون گرسنگی و نداشتن سرپناه و امكانات رفاهی و آسايشی داشتید، یا اینکه توان پرداخت هزینه درمان و تحصیل خود و فرزندانتون را نداشتید، چه احساسی پیدا می‌کردید؟ اکنون در فاصله‌ای نه چندان دور از شما و در دیار سیستان و بلوچستان درون خاک کشورمون، بيش از هزاران خانوار در فقر و تنگدستی با این مشکلات دست به گريبانن . می‌دانیم که تصورش هم وحشت‌انگيز است، ولی ما در موسسه خیریه‌ مون با این خانواده‌ها در ارتباط نزدیکیم و از بيم و هراسی كه این افراد با آن مواجهند كاملا آگاهيم. خوب می‌دانیم و می‌دانید که گناه از این خانواده‌ها نیست كه اینچنین فقير و محتاجند، گناه از کسانیست كه در راس امورند و نمی‌ خواهند به فكر چاره‌ای برای آنها باشند. پس همتی کنیم و دست به دست هم دهیم، تا بخشی از این محرومیت‌ها را بزداییم و موجبات شادی این خانواده باشیم.اهمیت پروژه : ایجاد سرپناه برای یک خانواده محروم و حفظ آبرو وشان آنهامبلغ مورد نیاز برای ساخت مسکن : 35 میلیون تومان مصالح مورد نیاز : سیمان . تیرچه . فوم . بلوک . ماسه . پودر سنگ . سیمان سفید . درب و پنجره و..یادمون باشه حتی 10000 تومن هم کمک بسزایی به تکمیل این پروژه میتونه داشته باشه. سایر نیاز های این خانواده : امکانات سرمایشی و گرمایشی و سایر لوازم رفاهی و آسایشی / نداشتن برق و آب کافیبا هم شادی بیافرینیم



تاریخ : ۱۳۹۷/۰۵/۲۹ - ۱۲:۰۲
رنکاتی در خصوص نگهداری از سالمند-موسسه خیریه خادمین کتیج



نکاتی در خصوص نگهداری از سالمندفردی که برای مراقبت از سالمند مد نظر است چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟دکتر فرشاد یوسفی*: وقتی صحبت از مراقبت از سالمندان به میان می آید، 2 گروه از سالمندان مدنظر قرار می گیرند؛ سالمندانی که توان مراقبت از خود را دارند و سالمندانی که نیازدارند خانواده یا یک پرستار از آنها مراقبت کند. در هر دو حال، اطلاعات و آگاهی سالمند و مراقبان آنها برای حفظ سلامت و ارائه هرچه بهتر خدمات ضروری است اما یک نکته مهم دیگر هم وجود دارد؛ اینکه اگر قرار است فردی را برای مراقبت از سالمندان استخدام کنیم، آن فرد چه خصوصیاتی باید داشته باشد.سالمندان و خودمراقبتیاین روزها در محافل پزشکی بحث خودمراقبتی به بحث داغی تبدیل شده و خاص همه سنین است و فقط طیف سالمند را دربر نمی گیرد. همه انسان ها و در هر سنی باید آموزش ببینند تا از خود مراقبت کنند. برای اینکه در این زمینه به یک نقطه مطلوب برسیم باید اصول کلی سلامت و توصیه های لازم برای سالمندی سالم را بدانیم. سلامت جسم و روان یک شبه به دست نمی آید بلکه حاصل رعایت اصول بهداشتی، تغذیه ای و فعالیتی سالمی است که در طول سال ها برنامه ریزی شده است.نکاتی در خصوص نگهداری از سالمندنکاتی در خصوص نگهداری از سالمندوقتی به سن سالمندی می رسیم باید بتوانیم سلامت را حفظ یا درواقع از خودمان مراقبت کنیم. بسیاری از سالمندان به طور مطلق سالم نیستند و کهولت سن باعث بروز بیماری هایی در آنها می شود و معمولا تعداد زیادی از آنها باید روزانه دارو مصرف کنند و تحت نظر پزشک باشند. بنابراین یک سالمند باید نحوه کنترل بیماری و مراقبت از خود را بداند. البته این بحث خیلی گسترده است.بیماری های متنوع هستند و نمی توان نحوه مراقبت از هر بیماری را یک به یک توضیح داد ولی به طور خلاصه اگر بخواهیم به بیماری های پوستی در سالمندان بپردازیم، باید به خشکی و نازک شدن پوست اشاره کنیم.در این مواقع نیاز است یک متخصص پوست مواد نرم کننده برای پوست سالمند تجویز کند یا اگر به دیابت مبتلاست به او آموزش داده شود تا مراقب پاهای خود باشد و هر روز از نظر وجود زخم آن را بررسی کند. (حس عمقی پاها در بیماران مبتلا به دیابت به دلیل درگیری عصبی کاهش پیدا می کند) مورد دیگر سالمندانی اند که دچار اختلال در راه رفتن هستند و احتمال زمین خوردنشان زیاد است.این افراد بهتر است از عصا استفاده کنند و با احتیاط تر قدم بردارند. عصا مانع زمین خوردن و شکستگی های ناتوان کننده در لگن و ران می شود. این موارد و توصیه های غذایی و فعالیت فیزیک و… گوشه کوچکی از اصول مراقبتی ساده هستند که تقریبا همه سالمندان با کمک پزشک و بالابردن سطح آگاهی خود می توانند آن را رعایت کنند.سالمندان و دگرمراقبتیسالمندان ممکن است به اطرافیانشان وابسته باشند و نتوانند کارهای روزمره زندگی مانند لباس شستن، غذاپختن، خرید کردن، حمام رفتن و… را انجام دهند. مراقبان سالمندان به 2 گروه تقسیم می شوند؛ مراقبانی که از خویشان سالمندان هستند و مراقبانی که استخدام می شوند. در ایران بیشتر سالمندان کنار خانواده شان زندگی می کنند و آنها وظیفه نگهداری از سالمند را برعهده دارند و خانواده بدون اینکه پولی دریافت کند کارهای سالمند را انجام می دهد در حالی که در نوع دوم فرد دیگری با دریافت مبلغ این وظیفه را برعهده می گیرد.نکاتی در خصوص نگهداری از سالمندنکاتی در خصوص نگهداری از سالمندسالمندانی که به مراقب نیاز دارند قطعا به دلیل وجود مشکلی مانند زمین گیر بود، بیماری یا کهولت سن و فرتوتی قادر به مراقبت از خود نیستند. بنابراین مراقبان باید اصول نگهداری از سالمند را با توجه به نوع بیماری و وضعیتش آموزش ببینند. مثلا اگر سالمندی فقط باید روی تحت بماند حتما لازم است راه های جلوگیری از زخم بستر را بدانند و بیمار را مدام جابجا کنند یا نواحی در معرض فشار را ماساژ دهند تا خون بیشتری در آن جریان یابد.سالمندی که دچار دمانس یا زوال عقل است به مراقبی صبور، باحوصله و بااخلاق نیاز دارد. یکی از اولین علامت بیماران مبتلا به دمانس فراموشی از موضوع و پرسیدن سوال های مکرر است. مراقب سالمند باید برای توضیح هر موضوعی اطلاعات بیشتری در اختیار او قرار دهد. مثلا اگر می خواهیم بگوییم رییس جمهور ایران به خارج از کشور سفرکرده حتما باید بگوییم رییس جمهور فردی است که مسئولیت اداره کشور را برعهده دارد و او رفته تا این کار را انجم دهد. یعنی موضوع هایی که افراد سالم با یک اشاره کوتاه متوجه می شوند در سالمندان به توضیحات تکمیلی نیاز دارد.همچنین بیماران مبتلا به دمانس بی قرار هستند و باید به بی قراری آنها توجه و سعی کرد تا آرامش را به آنها برگرداند. گاهی دیده می شود مبتلایان به دمانس را محدود می کنند مثلا در یک اتاق نگه می دارند یا به تخت می بندند. البته باید مراقب بود تا سالمند مبتلا به دمانس از خانه خارج نشود ولی زندانی کردن او در یک اتاق یا بستن او کاملا مطرود است.سالمندان و مراقبانمراقبت از سالمند ناتوان یک کار دائمی است و شاید گاهی از عهده فرزندان او نیز خارج باشد. بنابراین لازم است گاهی از پرستار سالمندان استفاده شود و در عین حال به فردی که به عنوان پرستار انتخاب می شود نیز اعتماد شود.هیچ وقت نباید به مراقبت از سالمند به عنوان یک شغل نگاه کنیم. مراقبت از سالمند شغل نیست، عشق است. اولین نکته ای که در انتخاب مراقب سالمند درنظر گرفته می شود این است که مراقب این کار را از روی جبر انتخاب نکرده باشد و به این کار باعلاقه و میل درونی نگاه کند. اگر کسی روحیه خوب و نگرش مثبتی نسبت به این موضوع نداشته باشد افسرده خواهدشد و افسردگی را به سالمند هم انتقال می دهد و باعث رنجش او نیز خواهدشد.نکاتی در خصوص نگهداری از سالمندنکاتی در خصوص نگهداری از سالمندمراقب باید مهربان، دلسوز و قابل اعتماد باشد. مراقبت از سالمند مراقبت از کسانی است که نه زبان گفتار دارند و نه پای فرار. سالمند ممکن است حتی توان گفتن اینکه مراقب باعث آزار و اذیت او است را نداشته باشد. اطرافیان حتما باید تا مدتی مراقب جدید را تحت نظر بگیرند. مراقب باید از نظر شخصیتی و فیزیکی قوی باشد. یکی از معیارهایی که برای استخدام مراقبان سالمندان درنظر گرفته می شود این 2 بعد از خصوصیات است چون نگهداری سالمند به کار فیزیکی جدی نیاز دارد.مراقبت از سالمند کار دشورای است. فرض کنید قصد دادن غذا به او دارید و او میلی به خوردن غذا ندارد ولی 10 دقیقه بعد دوباره غذا درخواست می کند. در این مواقع باید دوباره غذا را گرم کنید یا سفره دیگری بچینید که این خود به صبر و حوصله بسیاری نیاز دارد. بنابراین مراقب باید با این رفتارها آشنا باشد و از این کار سالمند ناراحت یا خشمگین نشود.مراقب حتما باید آموزش های لازم را دیده باشد. آموزش ها مراقبتی هستند که شامل مراقبت های مختلف برای سالمندان و با توجه به مشکلاتشان است. مراقب باید آموزش احیای قلبی عروقی هم دیده باشد. فرض کنید لقمه غذا در گلوی سالمند گیر کرده است. مراقبت حتما باید بتواند اقدام های اولیه را انجام دهد و سالمند را نجات دهد. آشنایی با داروها نیز الزامی است. تفاوت بین سالمند سالم و سالمندی که به مراقبت ویژه نیاز دارد را بداند و علائمی که نشان دهنده بدحال شدن سالمند است را بشناسد.*اپیدمیولوِژیست و دبیر مرکز تحقیقات سالمندان ، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران./ هفته نامه سلامت



تاریخ : ۱۳۹۷/۰۵/۲۹ - ۱۰:۳۸
ساخت مدرسه برای دانش آموزان سیستان و بلوچستان-موسسه خیریه خادمین کتیج

ساخت مدرسه برای دانش آموزان سیستان و بلوچستانساخت مدرسه مبارزه با بی سوادی است، بوی ماه مهر که می پیچد کودکی دست در دست پدر یا مادرش با طلوع آفتاب از تاریکی فاصله گرفته و با سلاح قلم به جنگ جهل و عدم استقلال می رود و رویای آینده ای درخشان را با چراغ علم روشن می کند. این رویا واقعیتی است که در بسیاری از نقاط ایران عزیزمان اتفاق نمی افتد. به طور مثال کودک سیستان و بلوچستانی اگر پدری داشته باشد که برایش قلم بخرد آن هم در صورتی که قدرت خرید قلم را داشته باشد، مدرسه ای وجود ندارد که بخواهد با رفتن به آن آینده را دنبال کند و اگر مدرسه ای هست متاسفانه توان ورود به آن را از نظر مالی ندارد و یا مدرسه از نظر حداقل امکانات مورد نیاز برای تحصیل آنقدر ضعیف است که محل مناسبی برای تحصیل علم محسوب نمی شود.مدرسه ای در خرابه ای که هرگز حاضر نمی شوی فرزندت را به آنجا بفرستی، مدرسه ای که به جای نیمکت، خاک پذیرای دانش آموزی است که به امید آینده ای بهتر در آن حاضر می شود، از کامپیوتر که نیازی ضروی برای مدرسه های امروزی است که هیچ از دیواری که کلاس درس را تشکیل داده خبری نیست. به جای ویدئو پرژکتور و تخته وایت برد، تخته سیاهی هست که حتی در مدرسه های دوران کودکیت استفاده نمی شدند و مدرسه آنقدر گرم یا سرد نیست که بتوانی در زمستان و یا تابستانتوجهت را به درس معطوف کنی.ساخت مدرسه برای دانش آموزان مناطق محرومی مانند دانش آموزان سیستان و بلوچستان نه تنها کمک به افزایش نرخ امید به آینده در میان مردم خواهد شد بلکه باعث کاهش معضلات اجتماعی نظیر فاجعه کودکان کار، بی سوادی، اعتیاد می گردد. ساخت هر مدرسه دریچه ای است به آینده ای روشن برای درخت زندگی ایران و این بار وقتی درخت ما بار دانش بگیرد، سرمان را با افتخار بالا می گیریم و می گوییم ما ایرانی هستیم و از کشوری می آییم که حتی یک بی سواد هم ندارد پس به امید آن روز بیایید همه با هم مدرسه ای بسازیم برای دانش آموزان سیستان و بلوچستان. نیکوکار عزیز برای گذاشتن آجری به دیوار مدرسه و یاری دست های کودکان و دانش آموزان بد سرپرست وبی سرپرستی که برای گرفتن دستان آنها به سوی شماست

تاریخ : ۱۳۹۷/۰۵/۲۳ - ۱۶:۱۹
ضمین سلامتی کودکان با کمک به ساخت اماکن درمانی در منطقه-موسسه خیریه خادمین کتیج

تضمین سلامتی کودکان با کمک به ساخت اماکن درمانی در منطقهاماکن درمانی تنها محلی برای درمان بیماری ها نیستند هر مطب، درمانگاه و یا بیمارستان به جز وظیفه درمان بیماران وظیفه پایش و کنترل سلامتی و پیشگیری از وقوع بیماری های واگیردار و نجات جان بیماران را بر عهده دارد و وجود این اماکن در هر گوشه از ایران عزیزمان که مردم ما در آن ساکن هستند امری حیاتی است. نوزادان و کودکان بیشتر از تمام اقشار جامعه به دلیل ضعف جسمانی و رشد سریع و نیاز به واکسن های مختلف بیشتر به رسیدگی های پزشکی نیازمندند.کمبود اماکن درمانی در خارج از محدوده های شهری، سختی راه و هزینه های رفت و آمد و مهمتر از همه هزینه های درمانی باعث عدم مراجعه بیماران به پزشک و حتی مرگ آنها می شود، نوزادانی که تحت مراقبت های پزشکی اولیه قرار نمی گیرند قربانی هپاتیت، فلج اطفال و بسیاری از بیماری های دیگر خواهند شد.تضمین سلامتی کودکان بیمار مستلزم ساخت اماکن درمانی است و ساخت این مکان ها در حد استاندارد و با تجهیزات مناسب نیاز به هزینه زیادی دارد. تعداد درمانگاه ها و بیمارستان های استان سیستان و بلوچستان آنقدر کم است که اصلا پاسخگوی نیاز استان نیست، در مناطقی مثل کتیج اماکن درمانی وجود ندارد و از یک چادر برای خدمت رسانی به بیماران استفاده می شود.کمک به ساخت اماکن درمانی، کمک به تضمین سلامتی کودکان و حمایت از سلامتی کودکان تضمین آینده این مرز و بوم است. زندگی بزرگترین هدیه خداوند به انسان است و نجات جان یک انسان شکر نعمتی است که به ما داده شده، پس بیایید با کمک به ساخت بیمارستان ها و درمانگاه ها در مناطق محروم قدمی به سوی ایرانی سلامت برداریم. اگر همین امروز آجری به آجرهای درمانگاه کتیج اضافه کنیم فردا نوزادی بدون مشکلات ژنتیکی و یا از دست دادن مادرش به دنیا خواهد آمد و کودکی تحت کنترل های پزشکی دچار اختلال رشد نخواهد شد. بیایید از همین امروز با حمایت از ساخت اماکن درمانی نوش دارو را قبل از مرگ سهراب به مقصد برسانیم. پس برای کمک به این مهم آنچنان که مولانا می فرماید عمل کنیماگر دوریم رحمت شو وگر عوریم خلعت شووگر ضعفیم صحت شو وگر دردیم درمان شو هموطن و نیکوکار عزیز برای برداشتن سنگی از سنگ های پیش پای نیازمندان و یاری دست هایی که برای گرفتن دستان آنها به سوی شماست و هدیه سلامتی به کوکان کار و نیازمند

تاریخ : ۱۳۹۷/۰۵/۲۳ - ۱۶:۱۴
کودکان قربانی معضل اعتیاد



کودکان قربانی معضل اعتیاداعتیاد یک بیماری است که مثل ماری بزرگ دور بدنت می پیچد و آنقدر فشارت می دهد تا استخوان های شرف، حیا و غرور را داخل بدنت خرد کند و از تو چیزی جز نیاز بقی نماند. آن وقت است که تو می مانی و نیاز برای تهیه موادی که بدنت را ذره ذره به سمت مرگ و نابودی می برند. دیگر نه آبرو برایت مهم است نه خانواده و نه حتی زندگی، و این یعنی زندگی اطرافیانت هم قربانی مواد می شود. دخترت را می فروشی تا مواد بخری، پسرت را به خیابان می فرستی تا به جای درس خواندن کار کند و پول مواد تو را در بیاورد. آنقدر پیش می روی که خانه ای اگر داشته باشی دود می شود و خانواده ات در رگهایت تزریق می شوند تا لحظه ای آرام بگیری؛ یک لحظه فقط یک لحظه به چهره این کابوس فکر کن و بگو آیا سلامتی جای شکر ندارد؟کودکان قربانی اصلی این بلای خانمان سوز هستند. اعتیاد می آید و پدرش دیگر آن پدر سابق نیست و به جای دست نوازش روی سرش او را اجاره می دهد، مادرش به جای روشن کردن زیر ظرف خوراکی فقط سوزنی که مواد لعنتی روی آن قرار دارد را روشن می کند و خودش اگر از شکم مادر معتاد بیرون نیاید آنقدر در معرض مواد قرار خواهد گرفت که معتاد خواهد شد. اعتیاد وقتی امیدی به آینده وجود ندارد راحت تر وارد زندگی قربانی اش می شود و نیازمندان مناطق محروم به همین علت در معرض خطر بیشتری نسبت به سایر اقشار جامعه قرار دارند. خطر اعتیاد و آسیب های ناشی از آن در مناطقی مثل سیستان و بلوچستان بسیار بیشتر از سایر نواحی کشور است چون این منطقه محروم دارای مرز مشترک با کشور افغانستان است که از تولید کننده های اصلی مواد مخدر در جهان می باشد. لذا کمک به مدرسه سازی، ایجاد بستر تولید و اشتغال، ساخت اماکن مسکونی و درمانی و همچنین آموزش صحیح برای پیشگیری از اعتیاد و احداث کمپ های ترک اعتیاد تنها راه جلوگیری از اعتیاد و نجات کودکانی است که قربانی اصلی این معضل خانمان سوز هستند. پس بیایید با کمک به مردم مظلوم سیستان در ارتقای اعتبار ایران عزیزمان آن چنانکه صائب تبریزی می فرماید بکوشیم: از اعتبار اگر دگران معتبر شوند در ترک اعتیاد بود اعتبار ما هموطن و نیکوکار عزیز برای برداشتن سنگی از سنگ های پیش پای کودکان بدسرپرست و در معرض اعتیاد و یاری دست هایی که برای گرفتن دستان آنها به سوی شماست



تاریخ : ۱۳۹۷/۰۵/۲۳ - ۱۰:۴۳
حمایت از ساخت مسکن برای نیازمندان-موسسه خیریه خادمین کتیج

حمایت از ساخت مسکن برای نیازمندانمسکن فقط یک چهار دیواری نیست، مسکن یعنی قدمی در استقلال فردی یعنی حیثیت اجتماعی خانواده یعنی فضای خوشبختی و محل آسایش و پناهگاهی در مقابل سرما و گرما و سایر گزندهای طبیعی، پس مسکن یکی از مهمترین نیازهای انسان برای احساس امنیت فیزیکی و روانی است. فرض کن خانه ای نباشد که به آن برگردی، شب های سرد و روزهای بارانی پناهگاهی نداشته باشی و زمانی که طوفان می آید کپری را که تنها محافظ تو در مقابل باران است از روی سرت بردارد و در بیابان پخش کند؛ این فرض ها تو زندگی هر روز بعضی از اقشار ضعیف سیستان و بلوچستان است. ساخت مسکن برای نیازمندان جامعه علاوه بر ایجاد حس امنیت برای آنها، کابوس از دست دادن سرپناه را تبدیل به رویای استقلال کرده و حتی در مواردی باعث جلوگیری از مهاجرت ها به قصد حاشیه نشینی در گوشه و کنار شهرهای بزرگ و تقویت حس مالکیت آنها نسبت به محل زندگی و آباد کردن آن خواهد شد.با ساخت هر خانه زوجی زندگی خود را آغاز خواهند کرد، کودکی از مدرسه به خانه بر خواهد گشت و در محیط امن آن به مطالعه خواهد پرداخت و پیرمردی در شب های سرد بیابان نخواهد مرد.البته نیازمندان بدون حمایت های مالی قادر به ساخت مسکن های استاندارد برای خود نیستند تمرکز این کمک های مالی و شناسایی نیازمندان توسط موسسات خیریه با جمع کردن کمک های من و تو آغاز خواهد شد. هر قدمی که برای کمک بر می داری مانند ملاتی تکه های امید نیازمندان را به هم متصل خواهد کرد و هر مبلغی که می پردازی تبدیل به قسمتی از محل رشد کودکی خواهد شد که فردا برای ایران ما افتخار آفرین خواهد بود دست های من و تو وقتی به هم وصل می شوند مانند چوب های نازکی هستند که در کنار هم شکستشان غیر ممکن است و همین دست ها سر پناهی مستحکم برای نیازمندان خواهد شد. پس پناهی باشیم برای نیازمندان تا خداوند پناهمان دهد، چنان که حضرت حافظ می فرماید:جز آستان توام در جهان پناهی نیست سر مرا به جز این در حواله گاهی نیست نیکوکار عزیز برای گذاشتن یک آجر به دیوار سرپناه یک خانواده بی سرپناه و یاری دست های ناتوای که برای گرفتن دستان آنها به سوی شماست

تاریخ : ۱۳۹۷/۰۵/۲۳ - ۱۰:۴۲
حمایت از کودکان کار-موسسه خیریه خادمین کتیج

حمایت از کودکان کارکودکی کودکان کار مثل کودکی ما نیست. ما بازی می کنیم و با آنها بازی می شود، ما در آغوش پدرمان لبخند می زنیم آنها اگر پدری داشته باشند چون معتاد است کتک می خوردند، مادر ما برایمان خوراک تهیه می کند و مادر آنها برای تهیه پول خوراک آنها را اجاره می دهد. ما درطول سال درس می خوانیم و آنها در خیابان برای جلب ترحم عابران کتاب فارسی اول دبستان را بغل می کنند و ای کاش تفاوت های ما فقط به همینجا ختم شود و به آزارها و سو استفاده های جنسی و بدنی و روانی نرسد.کودکان کار خیابانی، خردسالانی هستند که یا بدون حمایت از طرف والدین یا برای حمایت اقتصادی از آنها در خیابان های شهر در مقابل چشم های ما آینده خود را بی گناه از دست می دهند، متاسفانه کودکان بی سرپرستی که مراقب خود هستند به صورت جسمی و روانی مورد سو استفاده قرار می گیرند و اگر به مراقبت نیاز داشته باشند وابسته به گرگ های شرور خیابان شده و توسط آن ها آموزش دیده و خود به گرگی برای دیگران تبدیل خواهند شد، کودکان بدسرپرست هم با اینکه برای حمایت از خانواده فعالیت می کنند، گرفتار باندهای مواد مخدر شده و برای توزیع مواد مخدر مورد سو استفاده قرار می گیرند و اگر حرکتی نکنیم این کودکان به جای زندگی کودکانه درگیر اعتیاد، ایدز و سایر بلایا خواهند شد.کودکان کار بیشتر از دلسوزی به حمایت صحیح نیازمندند، خریدن یک فال چیزی را حل نمی کند، مهم شناسایی مشکلات اصلی و بر طرف کردن آنهاست، مشکلاتی مثل کم سوادی و بی سوادی، فقر، فراهم نبودن امکانات برای جمعیت زیاد خانواده و انحرافات محیطی با دست نوازش کشیدن بر سرشان در خیابان حل نخواهد شد. اینجاست که موسسات خیریه با استفاده از مددکاران اجتماعی وارد شده و با جلب همکاری سازمان های دولتی مرتبط و سازماندهی صحیح این کودکان و خانواده آنها در صورت وجود خانواده آینده آنها را تغییر می دهند. پس بیایید برای حمایت از کودکان کار در محلی درست هزینه کنیم؛ چنان که حکیم سخن ابوالقاسم فردوسی می فرماید:به دوزخ مبر کودکان را به پایکه دانا بخواند ترا پاک رای نیکوکار عزیز برای برداشتن سنگی از سنگ های پیش پای نیازمندان و یاری دست هایی که برای گرفتن دستان آنها به سوی شماست

تاریخ : ۱۳۹۷/۰۵/۲۲ - ۱۷:۰۳
وضعیت بهداشتی در شهرهای استان سیستان و بلوچستان قابل تامل است.

در حالی سیستان و بلوچستان در سال ۹۶ مقصد گردشگری بود که بسیاری از شهرهای استان در وضعیت بهداشتی قابل تاملی به سر می بردند.به گزارش کمپین فعالین بلوچ به نقل از منابع داخلی، سال ۹۶ سیستان و بلوچستان به عنوان مقصد گردشگری کشور لقب گرفته که وضعیت بهداشتی در شهرهای استان سیستان و بلوچستان قابل تامل است.در روز های اخیر بسیاری از شهروندان با ارسال تصاویری مبنی بر وضعیت نامناسب بهداشتی در برخی شهرها ابراز نارضایتی کرده و عنوان کردند: با وجود اینکه امسال سیستان و بلوچستان به عنوان مقصد گردشگری انتخاب شده است اما همچنان شاهد انباشت زباله در سطح شهر هستیم.یکی از شهروندان با ارسال تصاویری از روستای میلک که یکی از راه های ارتباطی مسافران با چاه نیمه است، افزود: علی رغم پیگیری هایی که شهروندان کرده اند اما اقدامی برای رفع این موضوع انجام نشده است.شهروند دیگری از چابهار با ابراز گلایه از وضعیت نا مناسب بهداشتی در این شهر گفت: مدیریت زباله در چابهار وضعیت مطلوبی ندارد و این امر سبب ایجاد چهره زشت در شهر و انباشت و پراکندگی زباله ها شده است.وی ادامه داد: این وضعیت موجب نگرانی شهروندان شده و مشکلات زیست محیطی و تهدید کننده برای سلامت عموم است.شهروندان زابل نیز با ابراز گلایه از این وضعیت خواستار پیگیری مسئولین امر شدند.شهروند سراوانی نیز با ارسال تصاویری از جوی های آب گفته بود که با وجود اینکه امسال خیابان ها به موقع تمیز می شد اما جوی های آب همچنان پر از زباله بود و باید تدابیری برای رفع این موضوع انجام شود.یکی از شهروندان زاهدان نیز با ارسال تصاویری از خیابان رزمجو مقدم عنوان کرده بود که علی رغم اینکه چند متر پایین از این خیابان جشن نوروزی برگزار شده بود اما شاهد انباشت زباله در این خیابان بودیم.نارضایتی شهروندان از این وضعیت در حالی بود برخی گردشگران و مسافران استان نیز ضمن گله از وضعیت نامناسب بهداشتی خواستار پیگیری این موضوع از مسئولین شده بودند.

تاریخ : ۱۳۹۷/۰۵/۲۲ - ۱۶:۵۹
دانی که خدا چرا تو را داده دو دست؟موسسه خیریه خادمین کتیج



دانی که خدا چرا تو را داده دو دست؟ من معتقدم که اندر آن سرّی هستیک دست به کار خویشتن پردازی بادست دگر ز بی‏کسان گیری دست * حسّ بشریدنیا، بستری برای ساختن خانه آخرت است.کار نیک، احسان به مردم، خدمت صادقانه به دیگران، لذّت بردن از کمک رسانی به محتاجان، ابزار و مصالحی است که «سرای آخرت» را برای انسان بنیان می‏نهد و آباد می‏سازد و این توفیقی است که در همه کس نیست و لطفی است الهی که بر دست برخی از بندگان شایسته جاری می‏شود و به مردم می‏رسد.اگر سعدی می‏گوید: «بنی آدم اعضای یک پیکرند ...» آدمی‏زادگان را همچون اعضای یک جسد دانسته که همه با هم پیوند دارند و«چو عضوی به درد آورد روزگار دگـر عضـوهـا را نمـانـد قـرار.حال اگر با درد یک عضو، عضو دیگر احساس درد نکرد، یا جدا شده از آن پیکر است، یا دچار «بی حسّی» است، یعنی نوعی «مُردگی»! تو کز مهنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی . همدردی با مردمآنان که توفیق خدمت به دیگران دارند، حسّ حیات و عصب انسانیت آنان زنده و بیدار و فعّال است و در این خدمت، «لذّت روحی» می‏برند و «نشاط معنوی» می‏یابند و به خدا نزدیک می‏شوند، البته با چاشنی خلوص و انگیزه پاک.دو خصلت است که چیزی بالاتر از آن دو نیست: یکی ایمان به خدا، دیگری سود رساندن به بندگان خدا.بعضی ادما پول نسخه و ویزیت ندارند؛ برخی با حسرت، شاهد پرپر شدن عزیز خویشند و توان مداوا ندارند؛ از بی‏بضاعتی خانه خراب می‏شوند و از تنگدستی، ترک تحصیل می‏کنند و به دلیل ناداری و مسکنت، از تفریحات سالم و سفرهای تابستانی و زمستانی و تغذیه کافی و لباس آبرومند محروم‏اند!بعضی بر این مسلک‏اند که «من» راحت باشم، دیگران هر طور شوند، به من چه؟ «من» به رفاه و پول و امکانات برسم، اگر هزاران بینوای زمین‏گیر و اجاره نشینان فقیر و غصه‏دارانِ بیمار و بی‏دارو و خانواده‏های بی‏بضاعت و یتیمان بی‏سرپرست و مناطق محروم و اقشار آسیب‏پذیر وجود داشته باشند، به من چه ارتباطی دارد؟اگر این «من» بت نیست پس چیست؟ و اگر این «منّیت»، درد نیست پس چیست؟آنان که کمر همّت می‏بندند و «رنج خود و راحت دیگران» را می‏طلبند، چند قدم به مرز انسانیّت نزدیک‏ترند و نشان می‏دهند که «انسان»اند و «احساس» دارند. خدمت به هم‏نوع، یک پلّه از هزار پله صعود تا قرب خدا و رسیدن به کمال مسلمانی است و بی‏دردی هم یکی از آن دردهاست که خود را نشان نمی‏دهد و رفته رفته، «هویّت انسانی» را تحلیل می‏برد و از افراد، چیزی باقی نمی‏گذارد، جز مشتی تمنیّات سیری‏ناپذیر و هیکلی با روحیّات حیوانی و فاقد هر گونه «احساس بشری»، و... چه بیماری خطرناکی توفیق خدمتلذّت بعضی در «خیر رساندن» به مردم است. این، توفیق الهی است. چنان نیست که هر کس متمکّن و موّجه بود، به این آسانی و بدون وسوسه‏های شیطانی، بتواند از موقعیت و ثروت و توانایی خود در راه خیر و خداپسندانه واصلاح معیشت مردم و رفع نیازها بهره بگیرد. خادمان خالص و مخلص، ستارگان زمینی‏اند که برای آسمانیان می‏درخشند و حجّت‏های الهی بر دیگران‏اند و خوشحال و خرسندند که مجرای فیض الهی و خیررسانی به بندگان قرار می‏گیرند.«خداوند، برخی از آفریده‏های خود را برای بندگانش خلق کرده است، آنان را مورد توجّه مردم و شایسته نیکوکاری قرار داده و مردم در نیازمندی‏هایشان به آنان روی می‏آورند. آنان در روز قیامت، ایمن و آسوده ‏اند.» ای رهروی که خیر به مردم رسانده‏ ای آسوده رو، که بار تو بر دوش سائل استگاهی کسانی قصد نیکی به دیگران دارند، امّا یا مجال نمی‏ یابند، یا فرصت از دست می‏رود، یا عمرشان کفاف نمی‏دهد، یا وسوسه شیطان نمی‏گذارد، یا دلبستگی به دنیا یا تنبلی و بی‏حوصلگی مانع پدید می‏آورد، یا امروز و فردا می‏کنند، یا عوامل دیگر مانع این کار خیر می‏شود؛ از این رو غنیمت شمردن فرصت‏های خیررسانی و تباه نساختن فرصت مناسب، نشانه هوشیاری در کسب سعادت است.«هر گاه تصمیم به کار نیکی گرفتی، درنگ مکن و در انجام آن بشتاب، چون نمی‏دانی که چه پیش خواهد آمد!»آنان که در راه خیر کوشایند، بندگان خاصّ پروردگارند که توفیق خدمت یافته ‏اند. مدال «خدمت» بر سینه دارند و دلی پرمهر در آغوش، گروه خونشان با مردم یکی است و همسایه دیوار به دیوار غم‏ها و شادی‏های مردمند. بار مردم را می‏بندند و گره از کارشان می‏ گشایند. خدمت بی منّت را عبادت می‏ دانند و اجر و پاداش را تنها از خدا می‏ خواهند، پرکارانِ کم ادّعایند، نه پرمدّعاهای کم کار! شعار را کار نمی‏دانند و کار را هم عار نمی‏شمارند. هر چه دارند، از مال و مقام و نفوذ و وجهه و دانش و توان و تخصّص، وقف بندگان خدا می‏کنند و این وقف‏نامه را به امضای خدا می‏رسانند و از اسارت دنیا رها می‏شوند.کسی که تعلّقات مادّی و دلبستگی‏های دنیوی او را چنان اسیر ساخته که حاضر نیست از دارایی و توانایی خود، خرج راه خدا و خدمت به مردم کند، بیچاره و مسکینی است، در نِمای ثروتمندی، و اسیر و وابسته‏ای است، امّا در شکل و شمایل آزاد!خوشا پیشتازان میدان این مسابقه، که گوی خدمت به مردم را از رقیبان می‏ربایند و در دفتر خدا امتیاز بیشتری برای خود ثبت می‏کنند.آن کسی را بستایید که اندر همه عمر بهر آسایش مردم قدمی بردارد نیک مرد آنکه نگردد دل او هرگز شاد مگر از خاطر کس، بار غمی بردارد رمز و راز محبوبیّت اینکه گفته ‏اند:گر همه نیک و بد کنی هر چه کنی به خودکنی سخنی حکیمانه و منطبق با رهنمودهای آیات قرآن و احادیث پیشوایان دین است. بازتاب عملکرد خوب و حسنات انسان و خدمت به همنوعان، در پرونده عمل و شخصیتِ دینی انسان متجّلی می‏شود و هر کس خادم مردم باشد، به خود و سعادت و آینده خویش خدمت کرده است و همین رفتار، سبب محبوبیّت نزد دیگران و حکومت بر دلها و نفوذ در جان‏ها می‏شود.«هر کس نیکی خویش را به دیگران نثار کند، دل‏ها به او گرایش می‏یابد.»خادمان مردم، بر قلعه دل‏ها حکومت می‏یابند و فاتح دژ دل‏ها می‏شوند، بی‏آنکه سپاه و سواری داشته باشند و تیغ و تیری برکشند و برافکنند. سلاحشان همان خدمت به دیگران و اندوه‏زدایی از ایشان و گشودن بال رحمت و عاطفه بر آنان است.به دمی، یا درمی، یا قلمی یا قدمی تا توانی به جهان خدمت محتاجان کنسعدی، در سروده‏های خویش بر این امر مهّم بسیار پای فشرده و اشعار نغزی سروده است.در یکی از سروده‏های خویش گوید: مگردان غریب از درت بی ‏نصیب مبادا که گردی به درها غریب بزرگی رساند به محتاج، خیر که ترسد که محتاج گردد به غیر به حال دل خستگان درنگر که روزی تو دلخسته باشی مگر درون فروماندگان شاد کن ز روز فروماندگی یاد کن نه خواهنده‏ای بر در دیگران؟ به شکرانه، خواهنده از در مراننیکی به دیگران یا به خویش؟وقتی مجموعه عالم هستی و نظام الهی حاکم بر آن، خدمت‏ها را بی‏ پاسخ و پاداش نمی‏گذارد و خداوند، به اهل احسان و دستگیران از بینوایان پاداش عظیم و بی‏حساب می‏ بخشد، پس می‏توان گفت، خدمت به مردم، نیکی به خویشتن است و چنین احسان‏ها و یاری‏هایی نه تنها گُم نمی‏شود، که به سوی خود نیکوکار برمی‏گردد. .«هر کس کار نیکی کند، به خودش نیکی کرده است و از دیگری پاداش و سپاس آن نیکی را که به خود کرده است، نخواهد.»بازگشت ثمره احسان به خویشتن، هم در دنیاست، هم در آخرت. امّا از آنجا که آخرت سرای پاداش است، بیشترین رجوعِ ثمرات را باید در آنجا جست. تیره روزان جهان را به چراغی دریاب تا پس از مرگ، تو را شمع مزاری باشددر سخن دیگری،«هر کس بداند که آنچه نیکی می‏کند به خودش می‏کند، مردم را به تأخیر در سپاس، نسبت نمی‏دهد و خواستار محبّت ورزیدن بیشتر مردم نمی‏شود. پس از دیگری مخواه که درباره آنچه به خودت نیکی کرده‏ای و آبروی خویش را حفظ کرده‏ای، سپاسگزاری‏ات کنند.»کسی که با این دید، به عملکردها بنگرد، هرگز نه انگیزه «خدمت رسانی» خویش را از دست می‏دهد، نه از ناسپاسی و قدرنشناسی دیگران سست می‏گردد و نه در پی آن است که مردم از زحمات و خدماتش تقدیر و تجلیل کنند و بر او آفرین گویند و مراسم تکریم برایش برپا سازند.آنکه برای خدا، به خلق خدا خدمت می‏کند، چشم داشت پاداش را هم تنها از خدا دارد و این مهم‏ترین عامل انگیزه آفرین است.نباید پنداشت که زحمات هدر می‏رود و خدمت‏ها مورد توجّه قرار نمی‏گیرد، چرا که آنکه باید بداند و ارج نهد و پاداش بخشد، خداست و او کریم است و نیکی‏ها را پاداش مضاعف عطا می‏کند.در واقع، آنچه برای مصرف شخصی و خانواده مانده است، رفتنی است و آنچه که به دیگران احسان شده است، در بایگانی و ذخیره الهی ماندگار است و در شدیدترین روز نیازمندیِ انسان، به او بازمی گردد؛ با افزایشی چند برابر، و این وعده صادقِ الهی است. * گستره میدان خدمتوقتی طرف حساب انسان‏های خدوم، پروردگار کریم است، در زمینه احسان و خدمت، مجالی گسترده گشوده می‏شود.خداوند، حتّی به نیّت هم پاداش می‏دهد. از این رو، پیوسته باید در اندیشه خیر رسانی به دیگران بود، که خود این اجر دارد و اگر توفیق جامه پوشانیدن بر اندام این نیت فراهم شد، چه بهتر خوشا پیشتازان میدانِ این مسابقه!خوشا آنان که گوی خدمت به مردم را از رقیبان می‏ربایند و در دفتر خدا، امتیاز بیشتری برای خود، ثبت می‏کنند.اهداف این اصل عبارت است از: 1- تقویت روحیه خدمت و همکاری. 2- احساس و فداکاری و ایثار و از خودگذشتگی نسبت به همنوعان.



تاریخ : ۱۳۹۷/۰۵/۲۲ - ۱۶:۴۶
مدرسه ی تک کلاسه در روستای بُنگر کرکوکان از توابع بخش کُتیج در سیستان و بلوچستان-موسسه خیریه خادمین کتیج

مدرسه ای به جای کپَرافتتاح مدرسه ی تک کلاسه در روستای بُنگر کرکوکان از توابع بخش کُتیج در سیستان و بلوچستان دهم مهرماه سال جاری ، جهت تهیه ی گزارش از مراسم افتتاح مدرسه ی تک کلاسه ای در روستای بُنگر کرکوکان از توابع بخش کُتیج درسیستان و بلوچستان راهی سفرمی شویم. پرواز ما با هواپیمای هُما ساعت شش صبح به مقصد بندرعباس و از آنجا به چابهار بدون تاخیر و توقف انجام می گیرد.هوای شهر چابهار سی و پنج درجه گزارش می شود و ما روی زمین فرود می آییم تا همراه با خودروی سمندی که به استقبالمان آمده است راهی روستای مورد نظر شویم . همه چیز عادی و طبق برنامه است . آب خنکی که آقای بارانیِ بلوچ ، مدیر عامل خیریه در کُتیج تعارفمان می کند می نوشیم .جاده ای که پیش روی ماست تا دوساعتی طولانی اما عادی می نماید. راست و چپمان بیشتر از کوهها و زمین خشک و گرمای زیاد ، درختچه های پهن شده بر زمین حراء جلوه گری می کند.هر چه پیشتر می رویم اما ، از همان اندک سبزی حراء و نخلهای اطراف کم شده و بر خاکستری و بی آب و علفیِ محیط اضافه می شود. نمی شود گفت نخلستان ، اما تک و توک نخلهایی که می بینیم ، سبزی ندیده همه به خاکی گراییده اند. در این هوای گرم به چشمهایم شک می کنم و چند بار شیشه را پایین می دهم تا مطمئن شوم آیا رنگی که می¬بینم به خاطر فیلتری بودن شیشه های پنجره های ماشین است یا واقعی ست ! ؟به یاد دومیننت می افتم : رنگ غالب. دومیننت این منطقه ، خاک است و خاکستری ؛ حتی برگهای درختچه ها و نخلها.آقای بارانی از محرومیتها و نداشته های مردم می گوید. تلفن همراه او مدام همراهیمان می کند و زنگ می زند.مرد جوانی که به خاطرعمل دستش راهی زاهدان و بعد مشهد شده درخواست همیاری دارد و...چشمهایم را شاید لحظه ای بیشتر نبسته ام که با بالا و پایین شده ماشین باز می کنم.از اینجا به بعد جاده خاکی می شود . البته نه فقط خاکی ، که خُب اصل همه ی جاده های دنیا خاک است، بلکه پُر فراز و نشیب.سفر از این لحظه به بعد تازه برای من شروع می شود .من اینجا هستم. در این منطقه ی بالا و بلندی دار، تا چه ؟و بلوچستان حرف می زند و جواب من آرام آرام شروع می شود. دو ساعت تمام آن قدر فراز و نشیب می بینم و آن قدر جاده ریتم دار با من حرف می زند که دیگر از خودم خجالت می کشم. من آیا یک ایرانی هستم ؟ من آیا یک انسان هستم؟ بی خبر از همه جا و همه کس ؟ طبیعت ، زبان گشوده است چرا که من از او سئوال کرده ام . اینجا کجاست و من اینجا چه می کنم ؟ منطقه ای دربلوچستان که باید بشناسیش . گرم است ، خیلی گرم . معده ام هم دارد با بلوچستان حرف می زند . خیلی هم حرف می زند . هر چه را که از من می داند می گوید . جاده خاکی ست و پرفراز و نشیب . نه آب می خواهم و نه هیچ چیز دیگر . خجالت می کشم ... تمام وجودم به همفازی با طبیعت درآمده ، مردم این منطقه ،عادت کرده ، رفت و آمد می کنند ؟ هنوز نمی دانم . با جان کندن به بخش کُتیج می رسیم . سفره ای از آنچه که دارند برایمان گشوده می شود . به مهر، به مهربانی و به محرومیت .ذهنم مشغول است. یک ساعت دیگر ، مسیرمان در، نه جاده که معبری خاکی تر و پر سنگ و کلوخ تر از قبل ادامه پیدا می کند . چه قدر پستی و بلندی ! ماشین ، آخرین بلندی را همراهی مان نمی کند : بقیه اش را پیاده بروید .نه معترضانه ، بلکه متعجب از بودن مردم در بی هیچ چیزی بالا می رویم .خاکی و خاکستری ها را طی می کنیم : اینجا روستای بُنگر کرکوکان است . روستا ؟! اگر توانش را داشتم حتما شاخ هم در می آوردم. چند خانه یا لانه یا... ؟ آنچه که می بینیم فقط چند کَپَر است . استوانه ای بالا آمده از کاه و گل و سقفی از برگهای نخل و حَراء! همین ! مکانی برای بودن و ماندن ، برای زندگی !قبلا اینجا مدرسه بود.آقای بارانی این را می گوید و یک کپَر را نشانمان می دهد .باد و آفتاب داغ ، دست در دست هم با پرچم بالای آن ، با رنگهای سبز و سفید و قرمزش بازی کرده اند و حالا فقط نصف پوسیده ای از آن باقی مانده است . مدرسه ای به نام کَپَر !حدود بیست کودک و نوجوان دختر و پسر با چشمانی درشت و متعجب نگاهمان می کنند .با فاصله ای کم از کَپَرها یک ساختمان نوساز دیده می شود . مدرسه ای که با روبان سبز و بنفش برای افتتاح آماده شده است .دختر ده ساله ای یک سینی قرمز پلاستیکی را جلو می آورد . یک قیچی و کتاب قرآن.آقای کوروش آهنج که از لحظه ی ورود لبخند به لب دارد اما بغض دلش آن قدر بلند و آهنگین است که به گوش من و بلوچستان می رسد به آقای بارانی و دیگر مسئولان که تعدادشان به انگشتان دست نمی رسد اما شادیشان بسیار است ، افتتاح مدرسه ی تک کلاسه را تعارف می کند و نهایتا با دست او روبان بریده می شود .مدرسه ی شادروان نصراله آهنج به نام پدربزرگ کوروش آهنج و به همت شرکت صنعت سازان ثمین افتتاح می شود .من هنوز خجالت می کشم . تشنه ام است اما آب خوش دیگر از گلویم پایین نمی رود که البته در این روستای کَپَر نشین آب آشامیدنی به این راحتی پیدا نمی شود .مدیر- آموزگار مدرسه تشکر می کند . او سپاسگذار این افتتاح است چرا که در مدرسه ی کپر، سرماخوردگی بچه ها را دیده است . او شاد است و دلش می خندد. باورش برای او و برای این دختر و پسرها ساده نیست که حالا یک سقف مطمئن و یک جای گرم دارند با یک تخته ی سبز نصب شده به دیوار که آنها پیشتر از این دیوار را تجربه نکرده اند . دیواری برای نصب ، دیواری برای گرما ، دیواری برای امنیت . آنها در کلاسشان صاحب ده نیمکت چوبی شده اند که باید روی آن نشستن را به لذت تجربه کنند .من ، هم اکنون در دهم مهرماه سال هزاروسیصد و نود و دو در چنین مکانی هستم ! باورت می شود ؟یک جایی شبیه به آخر دنیا. دور از دسترس ، دور از هر گونه امکانات اولیه ی امروزی. کنار مردمی که خرماهای ریز وحشی ، خوراکشان می شود با نان دستپخت خودشان و دیگر ، دیگر چه ؟ در کپرها نشانی از آنچه که ما به راحتی می خریم و می خوریم و دورریزش می کنیم نیست .خجالت می کشم از خودم و از بی خبریم ! اگر امروز من در تهران زندگی آپارتمان نشینی اما با امکانات نسبی مجهز را تجربه می کنم اینها ، سلولهای مجاور من ، پاره های تن وجودم چه می خورند ، چه می پوشند، چگونه می خوابند، به چه چیزهایی فکر می کنند ؟مگر نه اینکه جهان هستی یک تن واحده است !بلوچستان دارد با من حرف می زند : دیدی معده ات پذیرای آنچه با خود آورده بودی نشد ، جوابت را گرفتی ؟کورش آهنج با بچه های خودش حرف می زند . بچه ها شادند از کادوی او : عمر، عثمان ، یاسر ، مجید، امینه، علی ...مدیر- آموزگار می گوید : روستای بُنگر کرکوکان سی خانوار ساکن دارد با جمعیتی حدود دویست نفر که البته تمام جوانهایش آنجا را ترک کرده و برای کار به بندرعباس رفته اند .و آقای آهنج هموطنی ست که بخشش را تجربه می کند. بخشش بخشی از دارایی شخصیش را با محمود،محمد،احمد،جمیله،زهرا،عبداله،هاجر،مینا،کلثوم،سارا،حسین،یاسین و خانواده هایشان شریک می شود .آقای آهنج می گوید : چیزهایی را که برای بچه های خودم در تهران خریده ام برای این بچه هایم هم برای یکسال تحصیلی شان تهیه کرده ام وهدایا را یک به یک به دستان کوچک بچه ها می دهد تا بزرگ شوند : 5 دفترطرحدار نه ساده که سیمی ، 6 مداد سیاه،دو مداد قرمز، سه خودکار، تراش، پاک کن ، خط کش و یک جعبه مداد رنگی 12 تایی با یک عالمه آرزوی موفقیت یکجا کادو شده اند :6 پایه ی تحصیلی در یک کلاس تدریس خواهد شد و بچه ها حالا زندگی تحصیلی جدیدی را در این دبستان تک کلاسه پیش رو دارند . زمان حضور برای من زنگ رفتن را گوشزد می کند چرا که چرخ طبیعت سریعتر می چرخد و هوا زودتر تاریک می شود.سئوالات بسیاری از تک تک خانواده ها داریم اما به اجبار راهی می شویم تا از همراهانمان بپرسیم : چرا در این منطقه مانده اند ؟ چرا کسی این منطقه را نمی بیند ؟اما جواب دادن چه سخت ، ساده است !به گفته ی یکی از اهالی این مدرسه باعث شده است که خانواده هایی که از این مکان به کوه و کمر کوچ کرده بودند بار دیگر به روستا بازگردند و حالا همه با لبخند رضایت بدرقه مان می کنند.و ما حرکت می کنیم وبا فاصله ای یک ساعته به دو مدرسه ی بازسازی شده ای می رسیم . دبیرستان دخترانه ی ام البنین ومدرسه ابتدایی فاطمة الزهرا که به کمک خیرین در بخش کُتیج اخیرا بازسازی شده است .و بعد یک آخرِدنیای دیگر ، دبستان پسرانه ی ابومسلم کُتیج است .مدیر مدرسه از خطری که در کمین این مدرسه است می گوید. مدرسه ای که با سقف و دیوارهای در حال ریزش ، بازسازی را برنمی تابد و نظر کارشناسی ، تخریب و نوسازی آن است .حالا فکرش را بکن . در تهران اغلب اوقات به ترکِ پنج سانتی خانه که بعد از رنگ مجدد پدید آمده است نگاه می کردی و زبان اعتراضت به کار می افتاد و اینجا ریزش چندین باره ی سقف و دیوار را شاهد بوده ای و فقط باید به فکر درس و مشقت باشی . می شود ؟مدیر مدرسه ختم کلامش را می گوید : من سالها پیش در همین مدرسه ، محصل بودم ؛ سال اول و دوم ابتدایی را در این مدرسه درس خوانده ام و حالا بعد از قریب به سی سال ، مدیر این مدرسه هستم . این مدرسه سنی بیشتر از من دارد . از دانش آموزان شرمنده هستم که با ترس و دلهره و اضطراب زیر این سقفها و کنار این دیوارها مجبور به آموزش و یادگیری هستند !روی درهای چوبی و شکسته و پوسیده و رنگ و رو رفته ی کلاسها ، می خوانم : کلاس دوم وحدت؛کلاس سوم ایثار ؛ کلاس پنجم ایمان ؛ کلاس ششم آینده سازان !در را نمی بندم تا امکان فرار از ریزش ساختمان برای آینده سازانش ، وجود داشته باشد.مدیر روی تخته ی سیاه می نویسد : ما نیازمند یاری شما هستیم و من ، فقط می توانم از نوشته اش عکس بگیرم .برمی گردیم اما… آیا با دیدن عکسها و یادآوری آنچه که بود آب خوش از گلویم پایین می رود ...؟

تاریخ : ۱۳۹۷/۰۵/۲۱ - ۲۰:۰۵
سوء تغذیه و کودکان سیستان و بلوچستانی-موسسه خیریه خادمین کتیج



سوء تغذیه و کودکان سیستان و بلوچستانیتغذیه حق همه انسان هاست و کودکان به علت قرار گرفتن در سن رشد بیشتر از همه ما به غذاهای مفید و پر انرژی نیازمندند، این را می دانند و نانی را که هر روز می خرند، لقمه ای را که هر روز فرو می برند را دور می ریزند و حتی اگر دور نمی ریزند به فکر کودکی که در گوشه ای از سیستان و بلوچستان و میان خاک تکه نانی برای جویدن ندارد نیستند، اما تو در این دسته جای نمی گیری و حالا که در حال خواندن این متن هستی، بدون شک به وضعیت تغذیه کودکان و وجود سوء تغذیه برای آنها حداقل فکر کرده ای.سوء تغذیه باعث کوتاهی قد کودکی است که چشمش به دست امدادگرانی است که با کمک تو برایش مواد غذایی لازم را که هرگز کافی نیست تهیه می کنند، کافی است کمی به منطقه کتیج در سیستان و بلوچستان بروی و چند روز از غذا خوردن دست بکشی تا نوزادی را سیر کنی که مادرش چیزی برای خوردن ندارد و دچار اختلال رشد شده و چشم به راه رسیدن ماشین های امدادگرانی است که چشم انتظار دست یاری تو هستند. امروز اگر بلند شوی کودکی پنج ساله را با شاغل کردن پدرش نجات داده ای و اگر کاری نکنی کودک را به جای مدرسه با مشکلات ذهنی و جسمی به خیابان فرستاده ای. یک پنجم کودکان سیستان و بلوچستانی دچار مشکل سوء تغذیه هستند و برای ریشه کن کردن این مشکل،تنها کمک تو باعث ایجاد بستر اشتغال برای خانواده کودک، توسعه کشاورزی و آموزش های صحیح برای نحوه تغذیه کودکان خواهد شد و از همه اینها مهمتر با خرید هر وعده غذایی برای مادر باردار سیستان و بلوچستانی ، احتمال مرگ مادر و نوزاد را کاهش می دهی و به جامعه محرومشان لبخند را هدیه می کنی و هدیه کردن لبخند آسمانی در اولین نگاه مادر به فرزندش بزرگترین هدیه هاست. نیکوکار عزیز برای برداشتن سنگی از سنگ های پیش پای نیازمندان و یاری دست هایی که برای گرفتن دستان آنها به سوی شماست



http://khademincharity.com/fa/

تاریخ : ۱۳۹۷/۰۵/۲۱ - ۲۰:۰۳
در ماه مهر به دانش آموز نیازمند مهربانی را بیاموزیم-موسسه خیریه خادمین کتیج



در ماه مهر به دانش آموز نیازمند مهربانی را بیاموزیمماه مهر که آغاز می شود، دانش آموزان قلم در دست به مقدس ترین جبهه عالم در مقابل جهل می روند تا با یادگیری مسائل مختلف علمی و فرهنگی آینده را با نور علم روشن کنند. ماه مهر که آغاز می شود، بوی خوش آگاهی در فضای سنگر های علم و دانش می پیچد و لکه های جا مانده از ناآگاهی پاک می شوند. کاش این اتفاق در تمامی ایران من می افتاد. ماه مهر که آغاز می شود، دانش آموزی بدون قلم می ماند، دیگری مدرسه ای ندارد و یکی دیگر که کاغذی در خانه اش ندارد به جای لذت بردن از رایحه شیرین آگاهی در مدرسه برای فروش کاغذهای فالی که خبر از نیاز به آگاهی از آینده می دهند راهی خیابان ها می شود. ماه مهر که آغاز می شود کودکی کتاب ندارد که داخل کیفی که مادرش از میان سطل زباله برایش پیدا کرده، بگذارد و کودکی دیگر که کتاب فارسی اول دبستان را بین کتاب های دور ریخته شده پیدا کرده معلمی ندارد که نحوه استفاده از کتاب را به او آمورش دهد. مهمتر از همه اینها گاهی تخته سیاهی نیست که معلمی از آن برای دانش آموزانی که به زحمت به جای مدرسه در چادری برای تحصیل علم جمع شده اند استفاده کند.حمایت از دانش آموزان نیازمند، حمایت از علم و دانش و مبارزه با جهل و ناآگاهی است، ما در موسسه خیریه خادمین کتیج با کمک شما به حمایت از دانش آموزانی در سیستان و بلوچستان می پردازیم که لیاقت و استعداد رسیدن به بالاترین مدارج علمی و خدمت به اجتماعشان را دارند، پس بیایید با هم در ابتدای سال تحصیلی به کمک دانش آموزان نیازمند بشتابیم و در ماه مهر، مهربانی را به نورهای امید آینده بیاموزیم تا دانش آموزی در سال تحصیلی جدید به خاطر مسائل مالی خارج از مدرسه نماند. پس بیایید که حضرت حافظ نگوید:شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد نیکوکار عزیز برای رفع نیاز های آموزشی کودکان و تهیه امکانات تحصیلی برای آنان و یاری دست هایی که برای گرفتن دستان آنها به سوی شماست ل



http://khademincharity.com/fa/

تاریخ : ۱۳۹۷/۰۵/۲۱ - ۱۲:۰۵
سواحل نقره فام کیش-موسسه خیریه خادمین کتیج



سواحل نقره فام کیشنویسنده: علی اصغر قره داغیشنبه, 25 آذر 1396سواحل نقره فام کیشيكى از شگقتيهاى جزيره مرجاني كيش، سواحل آن است سواحلي نقره فام. خاك كيش داراي ساخت مرجاني است و با رنگ نقره فام در زيرآفتاب از درخشندگي خيره‌كننده‌اي برخوردار است. اين ويژگي را بسياري از سواحل دنيا كه از ماسه خاكستري پوشيده شده اند ندارند. آب دريا در ساحل اين جزيره شفاف و روشن است و تا فاصله‌اي دور مي توان كف دريا را به راحتي تماشا كرد.كارشناسان محيط‌زيست اين خاصيت را به وجود مرجان‌ها در پيرامون جزيره نسبت مي دهند و معتقدند كه مرجان‌ها به صورت طبيعي موجب تصفيه آب و شفافيت و زيبايي سواحل جزيره هستند. كيش به نسبت وسعت خود داراي يكي از وسيع ترين ساحل هاست و در دنيا كمتر ساحلي را مي توان يافت كه به وسعت سواحل كيش قابل استفاده باشد و مسافران بتوانند با آرامش و دور از غوغاهاي سواحل معروف در آن به استراحت بپردازند. ماهي‌ها و ديگر آبزيان موجود در سواحل كيش، استثنايي‌ترين ويژگي اين جزيره به شمار مي‌روند. ماهي‌هاي تزييني و بسيار زيبا كه در آب‌هاي حاشيه كيش غوطه‌ور هستند و وجودشان را از تماشاگران پنهان نمي‌كنند، از جاذبه‌هاي استثنايي كيش به حساب مي‌آيند و مي‌تواند مسافران را ساعت‌ها سرگرم كنند.در عين حال مرغوب‌ترين ماهي‌هاي خوراكي كشور نيز در همين سواحل توسط شركت صيد كيش و بوميان ماهيگير صيد مي شود. علاقمندان به ماهيگيري مي توانند در سواحل جنوبي و غربي جزيره به صيد بپردازند. ساحل كيش از كم خطرترين سواحل دنياست. آب‌هاي ساحلي كيش فاقد كوسه خطرناك بوده و استفاده از آب دريا كاملا بي خطر است. لازم به يادآوري است، كوسه‌هايي كه بعضا در ساحل كيش ديده مي شوند از ماهي هاي كوچك تغذيه مي‌كنند و براي شناگران خطري ندارند. ساحل كيش از آن نوع سواحل استثنايي است كه هم در فصل سرد و هم در فصل گرم براي مسافران قابل استفاده مي‌باشد وامكان ورزش‌هاي دريايي در آن فراهم شده است.گردشگری



تاریخ : ۱۳۹۷/۰۵/۲۱ - ۱۱:۵۸
مراقبت هاي دوران بارداري- موسسه خیریه خادمین کتیج



مراقبت هاي دوران بارداريهدف کلی : تولد نوزادي سالم از یک مادر سالم است .اهداف جزئی :1 -تعیین وضعیت سلامت مادر و جنین2 -تعیین سن حاملگی و پیگیري تکامل جنین3 -تشخیص حاملگی هاي پر خطر و به حداقل رساندن خطرهاي احتمالی4 -پیشگیري از وقوع مشکلات حین بارداري5 -آموزش مادرانزمان شروع اولین مراقبت :در مورد حاملگی هاي risk high از قبل از حاملگی اما در مـوارد معمـول بعـد از محـرزشدت حاملگیمعاینات در اولین مراجعه :1 -معاینه فیزیکی2 -بررسی سوابق و بیماریهاي قبلی3 -درخواست آزمایشهاي روتین بارداري4 -بررسی نتایج حاملگی هاي قبلی5 -سابقه مصرف داروها و داروهاي حاضر6 -آموزش مادر11Risk Factor تعیین- 78 -تعیین سن حاملگیزمان مراجعه جهت مراقبت هاي بعدي :از اول حاملگی تا هفته 28 : هر 4 هفته یکباراز هفته 28 تا 36 : هر 2 هفته یکباراز هفته 36 به بعد : هرهفته یکبار تعیین سن حاملگی :1 -LMP :ساده ترین و از دقیق ترین روش ها در خانمهایی که LMP خـود را دقیـق بـهخاطر دارند سابقه مصرف OCP ندارند و سیکل منظم دارند . با استفاده از قانون « نیگـل »زمان احتمالی زایمان = ( هفت روز + سه ماه – یکسال + LMP (EDC = 84/2/9 LMP = 83/5/2 : مثال2 -ارتفاع رحم متناسب با سن حاملگی3 -سونوگرافی : که مخصوصاً در هفته هاي 14 تا 18 از دقیـق تـرین روش هـا اسـت 1±روز انحراف .4 -زمان احساس حرکت جنین براي اولین بار یا شنیدن صداي قلب جنین براي اولین بار .5 -رادیوگرافی که ارزش آن بالاي هفته 28 است اما خطر زاست و معمولاً اسـتفاده نمـیشود . علایم هشدار دهنده :1 -خونریزي واژینال : مقدار خونریزي مهم نیست و به مسایلی مثل سقط ، جفت سـرراهی ، کنده شدن زودرس جفت باید شک کرد :122 -هر گونه ادم در انگشتان و صورت مادر : مثلاً به کمبود پـروتئین شـک مـی کنـیمالبته ادم در اندام تحتانی نشانه خطرنیست و در زن حامله طبیعی است .3 -سر درد شدید وتاري دید : نشانه افزایش فشار مغـز و علامتـی بـراي پراکلامپسـیاست )4 -درد ناحیه شکم بویژه اپیگاستر که می تواند ناشی از بزرگی کبد باشد .5 -تهوع و استفراغ مداوم و شدید6 -تب و لرز : که خطرناك است و موجب افزایش ریسک سقط می شود .7 -ناراحتی ادراري : سوزش ادرار یا درد همـراه بـا تکـرر ادرار ، امـا تکـرر ادرار بـهتنهایی یک تغییر فیزیولوژیک است .8 -آبریزي واژینال نشانه پاره شدن کیسه آب است .9 -تغییر حرکت جنین : افزایش یا کاهش حرکات جنین اثرات کمبود مواد غذایی بر مادر و کودك :1 -انرژي : کمبودش در کودك W.B.L )وزن هنگام تولد کمتراز 2500 گـرم ) ونارس ( Premature (ایجاد می کند .2 -پـروتئین : کمبـودش در کـودك : W.B.L و در مـادر ادم در ناحیـه صـورت وانگشتان می نماید .3 -آهن : حتی درصورت تأمین انرژي و پـروتئین کـافی بـراي مـادر احتمـال کمبـودآهن وجود دارد چون خونسازي افزایش می یابد .کمبودش در کودك : LBW ،نارسی ، ناهنجاري ، نقص لوله عصبیدر مادر : آنمی میکروستیک .4 -کلسیم : بیشتر نیاز کودك به Ca در سه ماهه آخر حاملگی است .کمبودش در کودك : استئوپروز5 -اسیدفولیک : کمبودش در مادر آنمـی مگالوبلاسـتیک و در کـودك نقـص لولـهعصبیعفونت هاي دوران بارداري :مجموعه آنها تحت عنوان سندرم TORCH هستند ( T ، توکسوپلاسـموز O ،Other:R: سرخجه یاروبلا ، C :CMV سایتومگال H،HSV هر پس )راههاي انتقال عفونت :1 – از طریق گامت 2 -راه صعودي واژن 3 -خون 4 -جفتعلایم جنینی بیماري :سقط خود به خودي ، وزن کم هنگام تولد ، بزرگی طحـال و کبـد ،کم خونی ، ممکن است ناهنجاریهاي شنوایی چشمی وعصبی ایجاد کند . دشوارى‌هاى مربوط به بهداشت مادر و کودک دشوارى‌هاى مربوط به بهداشت مادر و کودکدشوارى‌هاى مربوط به ‌MCH طيف گسترده‌اى دارند. در يک انتهاى طيف کشورهاى پيشرفته بر دشوارى‌هايى مانند مسائل حول زايماني، سوء تشکيل‌شدن‌هاى مادرزادي، دشوارى‌هاى ژنتيک (زاگ‌شناختي) و برخى مسائل رفتارى توجه دارند، در سوى ديگر طيف، کشورهاى رو به پيشرفت، در درجهٔ نخست بر اينها توجه دارند: کاهش ميزان ابتلا و ميرايى مادر و کودک، فاصله‌گذارى بين باردارى‌ها، محدود کردن بُعد خانوار، پيشگيرى از بيمارى‌هاى واگير، بهبود وضع تغذيه و افزايش قبول کارهاى بهداشتى توسط مردم. آنچه هم اينک دشوارى‌هاى بهداشتى مردم کشورهاى رو به پيشرفت است و بر سلامت آنها آسيب مى‌رساند حول مثلث؛ ارتقاء سوء - تغذيه، عفونت، و پيامدهايِ باروريِ بدونِ برنامه، دور مى‌زند. همراه با اين دشوارى‌ها، کم‌بودن خدمات بهداشتى و ديگر خدمات اجتماعى در بخش‌هاى پهناورى از اين کشورها و بدى وضعيت اقتصادى - اجتماعى است.شکایات شایع در دوران بارداری :تهوع همراه با استفراغ یا بدون آن :این حالت بخصوص به هنگام صبح ، یکی از اولین نشانه های حاملگی واز عوارض شایع این دوران است که اغلب در اواخر ماه سوم خود به خود بهبود می یابد. برای مقابله با این ناراحتی خوردن یک تکه نان برشته یا بیسکویت قبل از برخاستن از رختخواب ، مصرف غذا به مقدار کم ولی در دفعات زیاد در طول روز ، خودداری از خوردن غذاهای نفاخ ، چرب وپر ادویه توصیه می شود در صورت داشتن استفراغهای شدید ومکرر به پزشک ارجاع شود .تکرر ادرار :در ابتدای بارداری معمولا به علت بزرگ شدن رحم وفشار آن بر روی مثانه دفعات ادرار کردن بیشتر می شود . در اواخر بارداری نیز با پایین آمدن سر جنین به داخل لگن وفشار ناشی از آ ن دوباره تکرر ادرار دیده می شود .توصیه می شود خانم باردار از مصرف مایعات قبل از خواب خودداری کند ، ضمنا هرگز ادرار خود را نگه ندارد زیرا این کار باعث مشکلات ادراری می شود . در صورتی که تکرر ادرار همراه با سوزش ودرد زیر شکم باشد نشانه عفونت ادراری است وباید به پزشک مراجعه کرد .خستگی وخواب آلودگی :در اوایل حاملگی بیشتر زنان احساس خستگی و خواب آلودگی می کنند . معمولا این حالت بعد از ماه چهارم بر طرف می شود . استراحت بیشتر و تغذیه صحیح در این مواقع لازم است .یبوست :بسیاری از خانمها که در حالت عادی اجابت مزاج طبیعی دارند ممکن است به علت تغییرات هورمونی وکند شدن حرکات روده وکاهش فعالیت جسمی در حاملگی دچار یبوست شوند . مصرف زیاد مایعات در طول روز ( حدود ۶ لیوان در روز ) استفاده از میوه وسبزیجات تازه ، مصرف غذاهای حاوی فیبر زیاد مثل نان سبوس دار وعادت به اجابت مزاج در ساعات معینی از روز در جلوگیری از این حالت موثر است .مصرف ملین توصیه نمی شود .تنگی نفس :به علت بزرگ شدن رحم وافزایش فشار آن به قسمت پایین ریه ها ونیز اثرات هورمونهای مربوط به بارداری ، ممکن است مختصری احساس تنگی نفس و تند شدن تنفس ایجاد شود . گذاشتن چند بالش زیر سر و شانه ها و قرار گرفتن به حالت نیمه نشسته و اجتناب از پر خوری در کاهش تنگی نفس به هنگام خوابیدن کمک می کند . در صورت پیشرفت این حالت حتما باید با پزشک یا ماما مشورت شود . در ماه آخر بارداری ، زمانی که سر جنین در داخل لگن قرار می گیرد ، نفس کشیدن برای مادر راحت تر می شود .زیاد شدن ترشحات مهبل :در طول حاملگی ترشحات واژن افزایش می یابد که این ترشحات سفید یا بی رنگ ، غلیظ و بدون بو است .در این موارد لازم است ناحیه تناسلی خشک نگه داشته شده و بهداشت رعایت شود . در صورتی که رنگ ترشحات زرد یا مایل به سبز شده با خارش ، سوزش ویا بوی بد همراه باشد باید به پزشک یا ماما مراجعه شود .گرفتگی عضلات پا :از نیمه دوم بارداری به علت بزرگی رحم و فشار روی اعصاب ، گرفتگی عضلات پاها شایع است گرم نگه داشتن وماساژ عضلات ، باعث کم شدن گرفتگی عضلات وکاهش درد می شود . چنانچه با این اقدامات گرفتگی عضلات رفع نشد ، ممکن است علت آن ،‌اختلال کلسیم باشد . در این صورت بهتر است با پزشک مشورت شود .کمر درد و پشت درد :در برخی خانمها بزرگ شدن رحم باعث انحراف مهره های کمر به سمت جلو شده ودرد پشت وکمر ایجاد میکند . استراحت وپوشیدن کفش پاشنه کوتاه ، استفاده از کمر بند مخصوص حاملگی ، انجام حرکات ورزشی مناسب وگرم نگه داشتن این قسمتها در کاهش درد مؤثر است .توصیه می شود این مادران بر روی تشکهای سفت بخوابند .واریس :در حاملگی گاهی به علت افزایش وزن بدن ، سنگینی رحم وفشار آن به رگهای بزرگ در لگن وسیاهرگهای پشت ران وساق پا ، جریان خون مختل شده وواریس ایجاد می شود .در این حالت عروق پا متورم ودردناک است درد وناراحتی ناشی از واریس را میتوان با استراحت ونگه داشتن پاها( ساق وران ) در سطحی بالاتر از سطح بدن ، کم کرد .مادر باید دراز کشیده وپاهای خود را روی صندلی یا چند بالش قرار دهد واز ایستادن یا نشستن به مدت طولانی خودداری کند .پوشیدن جورابهای مخصوص با مشورت پزشک با ماما نیز در این موارد توصیه می شود .درد کشاله ران :با بزرگ شدن رحم ممکن است خانم باردار ، دردهای مبهمی را در کشاله ران احساس کند . اغلب این دردها با اسنراحت رفع می شود .اگر این گونه دردها مداوم شد باید به پزشک یا سایر کارکنان بهداشتی مراجعه شود .بی خوابی :با افزایش ماههای حاملگی به علت بزرگ شدن شکم ، حرکات جنین ، درد پشت ، کمر درد وتنگی نفس به تدریج خوابیدن برای مادر مشکل میشود . نوشیدن یک لیوان شیر گرم قبل از رفتن به بستر ،گذاشتن کیسه آب گرم و نخوردن غذاهای سنگین در رفع بیخوابی مؤثر است . از نیمه دوم بارداری بزرگی رحم و فشار آن به رگهای خونی باعث اختلال در رسیدن خون به جفت ، جنین و بعضی اندامهای زن باردار میشود .برای خونسازی بهتر ، زن باردار باید از خوابیدن به پشت خودداری کرده وبه پهلو بخوابد .سوزش سر دل :یکی از شکایات شایع زنان حامله میباشد که معمولا در اثر برگشت محتویات معده به مری بوجود می آید . در اکثر خانمهای باردار این حالت خفیف است با مصر ف غذا با حجم کمتر ودر وعده های بیشتر ، حذف غذاهای دیر هضم ،چرب ، سرخ کرده و پر ادویه از رژیم غذائی و خودداری از تند خوردن غذا بهبود مییابد. بهتر است مصرف شکلات ، قهوه ، چای و سایر نوشیدنیهای حاوی کافئین محدود شود . در صورتی که با رعایت این موارد باز هم سوزش سر دل ادامه داشت به کارکنان بهداشتی مراجعه شود .خارش :از نیمه دوم بارداری به بعد به علل مختلف از جمله بزرگ شدن رحم ، به تدریج عضلات و پوست شکم کشیده می شود . در این حالت بعضی از خانمها از خارش پوست شکم وگاهی سایر نواحی بدن شکایت دارند . پوشیدن لباسهای گشاد وآزاد ، حمام کردن با آب ولرم و استفاده کمتر از صابون در محل خارش ، همچنین مالیدن محلولهای نرم کننده برای کاهش خارش مفید است . خاراندن پوست سبب خارش بیشتر میشود بنابر این بهتر است از این کار خودداری ودر صورت شدید بودن خارش ویا ایجاد ضایعات پوستی در ناحیه خارش به پزشک یا ماما مراجعه شود .احساس ضعف وسستی :به علت تغییرات هورمونی ناشی از حاملگی ممکن است مادر احساس ضعف وبی حالی کند . در این موارد استفاده از هوای تازه و محیط آرام ودور از ازدحام ، تنفس عمیق ، انجام حرکات ورزشی سبک ، خودداری از تغییر وضعیت ناگهانی مثلاّ از حالت نشسته به حالت ایستاده یا حالت خوابیده به نشسته توصیه می شود .ویار :بعضی از زنان در بارداری به مواد خاصی در اطراف خود حساس می شوند ، مثلاّ از برخی بوها یا غذاها شدیداّ ناراحت میشوند ، یا بر عکس به خوردن برخی مواد تمایل پیدا می کنند . ویار



تاریخ : ۱۳۹۷/۰۵/۲۱ - ۱۱:۵۰
راه های مقابله با کودکان بد غذا



راه های مقابله با کودکان بد غذانویسنده: سیمین اکبرییکشنبه, 07 مرداد 1397راه های مقابله با کودکان بد غذاهمواره دغدغه بسیاری از والدین این بوده که چرا فرزندمان آنگونه که توقع داریم به غذا خوردن علاقه ای ندارد یا اصلا غذا نمیخورد؟در جواب به این والدین باید گفت این مسئله حاصل مجموعه از عوامل است که نهایتا منجر به بروز مشکل و درگیری بین شما و فرزندتان بر سر غذا خوردن وی میشود.بنابراین پیشنهاد متخصصین این است که بگردید و این دلایل و عوامل را پیدا کنید و با آزمایش و خطا این درگیری ها و کش مکش بر سر غذا خوردن کودک تان را به حداقل برسانید.فرزندتان سالم است؟همواره دغدغه بسیاری از والدین این بوده که چرا فرزندمان آنگونه که توقع داریم به غذا خوردن علاقه ای ندارد یا اصلا غذا نمیخورد؟همه ما تصور میکنیم که مشکلات مربوط به رفلاکس و سوزش معده مختص بزرگسالان است و یا نهایتا این نوزادان هستند که بعد از غذا استفراغ میکنند و کودکان خردسال به هیچ عنوان با مشکلات معده دست و پنجه نرم نمی کنند.اما متخصصین کودکان گزارش میکنن که بسیاری از کودکان بعد از خوردن وعده های اصلی و سنگین دچار سوزش معده و سنگینی میشوند اما به دو دلیل از این تجربه دردناکشان چیزی به پدر و مادرشان نمیگویند. اول این که بسیاری از آنها به رشد کلامی و زبانی کامل برای گزارش این درد نرسیده اند و دوم این که بسیاری از کودکان این را تجربه ای طبیعی می دانند.مشکل دیگر "یبوست" است. بسیاری از کودکان به آن اندازه که باید مدفوع خود را به دلیل یبوست دفع نمیکند و همین باعث سنگینی و بد خلقی شان در زمان غذا خوردن میشود. بنابراین حتی اگر فرزندتان از این درد ها و ناراحتی های گوارشی چیزی نمیگوید، راز او سوال بپرسید.کودکتان "حسی" استهمواره دغدغه بسیاری از والدین این بوده که چرا فرزندمان آنگونه که توقع داریم به غذا خوردن علاقه ای ندارد یا اصلا غذا نمیخورد؟این یک اصطلاح است که بسیاری از متخصصین کودک از آن استفاده میکنند و منظورشان این است که تقریبا تمامی کودکان برای ارتباط گرفتن با غذا از حواس پنجگانه شان استفاده میکنند و این طبیعی است. چرا که نباید از یک کودک 5 ساله توقع داشت که یک غذا را به دلیل خواص فراوان آن بخورد نه عطر و طعم آن.بنابراین اگر خودتان یا همسرتان قصد داشتن رژیم غذایی خاصی را دارید کودکتان را قربانی نکنید و برای او غذاهایی را تهیه کنید که در حین سالم و مفید بودن، حس بویایی و چشایی و بینایی او را تحریک کند.کودکتان را رها نکنیدهمواره دغدغه بسیاری از والدین این بوده که چرا فرزندمان آنگونه که توقع داریم به غذا خوردن علاقه ای ندارد یا اصلا غذا نمیخورد؟گاهی والدین به خیال آن که فرزندشان توانایی گرفتن قاشق و چنگال را دارد ، بشقاب غذا را مقابلش می گذارند و به سراغ کار خود میروند. این والدین باید بدانند مشکل کودکان فقط در درست گرفتن قاشق و چنگال نیست. کودکان گاهی نیاز به تف کردن غذا، جا به جا کردن نوع گوشت و یا آموزش دیدن برای این که چه مقدار هر غذا را باید بجوند دارند . بنابراین کنارشان بنشینید و به هر کمکی که نیاز داشتن توجه کنید.آموزش کودکانکودکتان دچار روزمرگی شده استهمواره دغدغه بسیاری از والدین این بوده که چرا فرزندمان آنگونه که توقع داریم به غذا خوردن علاقه ای ندارد یا اصلا غذا نمیخورد؟کودکان مثل ما بزرگسالان نیستند که دلشان بخواهد همیشه در آشپزخانه غذا بخورند تا جمع و جور کردن میز غذا راحت تر باشد. سرو کردن غذا در جاهای مختلف خانه میتواند جشن کوچکی برای بچه باشد و همین میتواند اشتیاق آنها را برای غذا خوردن زیاد کند.از طرفی دیگر سعی کنید عوامل و اتفاقاتی که هر روز باعث کم اشتهایی فرزندتان به غذا میشود را حذف کنید. عواملی مثل بحث های جدی، بازی با گوشی یا تبلت و …منبع: yourkidstable



تاریخ : ۱۳۹۷/۰۵/۲۱ - ۱۱:۴۶
آیا حضور حیوانات خانگی در کنار نوزادان امن است؟



آیا حضور حیوانات خانگی در کنار نوزادان امن است؟آیا حضور حیوانات خانگی در کنار نوزادان امن است؟نویسنده: سیمین اکبریچهارشنبه, 17 مرداد 1397آیا حضور حیوانات خانگی در کنار نوزادان امن است؟بسیاری از زوجین در سال های اولیه زندگی مشترکشان، برای ایجاد تنوع سگ، گربه، ماهی و یا انواع دیگر حیوانات خانگی را به سرپرستی قبول میکنند و عاشقانه از آنها مراقبت میکنند.اما درست بعد از شنیدن خبر بارداری ، هر یک از اعضای خانواده زوجین یک راه حل برای رهایی از شر حیوان خانگی بیچاره می اندیشند.بسیاری آگهی واگذاری حیوان را در فضای مجازی پخش میکنند ، بعضی ها به فکر فروش حیوان هستند و البته هستند کسانی که بی رحمانه حیوان بیچاره را کنار خیابان رها میکنند.اما آیا واقعا نیاز است که زوجین با این حیواناتی که از تمام جنبه ها وابسته به خود کرده اند را این گونه رها کنند؟در ادامه اطلاعاتی درباره تاثیر حضور حیوانات خانگی بر نوزادان را خواهید خواند.نکته اولآیا حضور حیوانات خانگی در کنار نوزادان امن است؟از آنجایی که نگهداری از سگ و گربه در خانواده های اروپایی و آمریکایی بخشی از فرهنگ مردمان است، تحقیقات بسیاری درباره تاثیر حضور خیوانات در کنار نوزادان صورت گرفته است.همگی این تحقیقات نشان میدهد که نوزادانی که در کنار یک سگ یا گربه رشد می کنند، سیستم ایمنی قوی تری برای مبارزه با طیف وسیعی از میکروب ها را دارد. همچنین این نوزادان در برابر بروز حملات و ابتلا به آسم، سیستم تنفسی قوی تری دارند .نکته دیگر این که این کودکان با سیستم گوارشی قوی تر، توانایی بیشتری در دفع سموم و میکروب ها دارند.نکته دومآیا حضور حیوانات خانگی در کنار نوزادان امن است؟برای تکمیل تحقیقات تقویت عملکرد روده باید بگوییم که عملکرد روده در سه سال اول تولد به گونه است که روده در این سه سال پایه ای از میکروبیوم را ایجاد میکند که اگر این پایه ریزی به درستی انجام شود، تاثیر مثبتی بر طول عمر سلامت روزده در بزرگسالی می گذارد. حضور سگ یا گربه کمک شایانی به این روند خواهد کرد.نکته سومآیا حضور حیوانات خانگی در کنار نوزادان امن است؟تحقیقات بسیاری نشان میدهد که رابطه مثبت و مستقیمی بین حضور سگ و گربه در خانه و رشد توانایی های کودک وجود دارد.حور این حیوانات خانگی در خانه ، فضایی برای ایجاد ارتباط نوزاد با نوع جدیدی از موجود زنده( موجودی غیرانسان) فراهم می کند که باعث رشد عمیق تر توانایی های اجتماعی فرزند میشود.نکته چهارمآیا حضور حیوانات خانگی در کنار نوزادان امن است؟



تاریخ : ۱۳۹۷/۰۵/۱۶ - ۱۳:۰۱
تغذیه حق همه انسان هاست -موسسه خیریه خادمین کتیج



سوء تغذیه و کودکان سیستان و بلوچستانیتغذیه حق همه انسان هاست و کودکان به علت قرار گرفتن در سن رشد بیشتر از همه ما به غذاهای مفید و پر انرژی نیازمندند، این را می دانند و نانی را که هر روز می خرند، لقمه ای را که هر روز فرو می برند را دور می ریزند و حتی اگر دور نمی ریزند به فکر کودکی که در گوشه ای از سیستان و بلوچستان و میان خاک تکه نانی برای جویدن ندارد نیستند، اما تو در این دسته جای نمی گیری و حالا که در حال خواندن این متن هستی، بدون شک به وضعیت تغذیه کودکان و وجود سوء تغذیه برای آنها حداقل فکر کرده ای.سوء تغذیه باعث کوتاهی قد کودکی است که چشمش به دست امدادگرانی است که با کمک تو برایش مواد غذایی لازم را که هرگز کافی نیست تهیه می کنند، کافی است کمی به منطقه کتیج در سیستان و بلوچستان بروی و چند روز از غذا خوردن دست بکشی تا نوزادی را سیر کنی که مادرش چیزی برای خوردن ندارد و دچار اختلال رشد شده و چشم به راه رسیدن ماشین های امدادگرانی است که چشم انتظار دست یاری تو هستند. امروز اگر بلند شوی کودکی پنج ساله را با شاغل کردن پدرش نجات داده ای و اگر کاری نکنی کودک را به جای مدرسه با مشکلات ذهنی و جسمی به خیابان فرستاده ای. یک پنجم کودکان سیستان و بلوچستانی دچار مشکل سوء تغذیه هستند و برای ریشه کن کردن این مشکل،تنها کمک تو باعث ایجاد بستر اشتغال برای خانواده کودک، توسعه کشاورزی و آموزش های صحیح برای نحوه تغذیه کودکان خواهد شد و از همه اینها مهمتر با خرید هر وعده غذایی برای مادر باردار سیستان و بلوچستانی ، احتمال مرگ مادر و نوزاد را کاهش می دهی و به جامعه محرومشان لبخند را هدیه می کنی و هدیه کردن لبخند آسمانی در اولین نگاه مادر به فرزندش بزرگترین هدیه هاست. نیکوکار عزیز برای برداشتن سنگی از سنگ های پیش پای نیازمندان و یاری دست هایی که برای گرفتن دستان آنها به سوی شماست لطفا در این قسمت کلیک نمائید