استان تهران - شهرستان تهران - یافت آباد - یافت آباد بلوار الغدیر خیابان شهید جواد زندیه پلاک کد پستی 1376864169
گزارش تصویری دوربین سلامت از نشست هم اندیشی فرصت های اشتغال معلولین
بازگشت به زندگی در رعد الغدیرمهین قاسمخانیچند قدم آخر را به سختی برمی دارد و خودش را روی صندلی می اندازد. آنگونه که گویی همین جسم نحیف را هم نمی تواند با خود حمل کند. چند دقیقه ای زمان لازم است تا نفسی تازه کند. مادر دستان نغمه را در دست گرفته و رهایش نمی کند. با خوشحالی می گوید:دخترم دیشب بالاخره حرف زد.» و نگاه منتظرش را صورت دخترش می دوزد. نغمه تمام توانش را جمع می کند تا واژه ای را که شب گذشته به زبان آورده بار دیگر تکرار کند:ممماا....ممما....ما....ما... و ناگهان صدای خنده و شادی فضا را پر می کند. این نخستین واژه ای است که نغمه بعداز یک ماه گفتار درمانی توان بیان آن را پیدا کرده است. همه خوشحالند. مددکار نغمه به سختی جلو اشکهایش را می گیرد و این آغاز راهی طولانی برای درمان نغمه است.سال1388بود که بانیان موسسه خیریه رعد الغدیر برآن شدند تا مرکز توانبخشی کودکان معلول را در این مؤسسه راه اندازی کنند و آنگونه که مهندس علی سلطانزاده مدیرعامل مؤسسه می گوید از زمان آغاز به کار این مرکز تا کنون یک صد کودک معلول با به دست آوردن توانایی های لازم، زندگی اجتماعی و تحصیلی عادی خود را آغاز کرده اند و اهمیت این دستاورد زمانی آشکارتر می شود که بدانیم توانبخشی به کودکان معلول کاری بس زمانبر و پرهزینه است.چه شد که تصمیم گرفتید مرکز توانبخشی کودکان معلول را در این مرکز راه اندازی کنید؟-مؤسسه نیکوکاری رعد الغدیر از ابتدا با هدف کمک به کم توانان جسمی تأسیس شد. ما در ابتدای کار فقط به بزرگسالان خدمات ارائه می کردیم اما در همان زمان هم تعداد زیادی از خانواده ها که کودک معلول داشتند به مرکز ما مراجعه می کردند. رفته رفته آمار مراجعه ها زیاد شد. بعداز بررسی های اولیه متوجه شدیم تقریبا هیچ تشکل مردم نهادی که به صورت رایگان خدمات توانبخشی به معلولان ارائه کند وجود ندارد. البته یک گروهی بودند که فعاليت مي کردند و طبیعتا نمی توانستند پاسخگوی نیاز این قشر آسیب پذیر باشند. همین مسئله سبب ایجاد دغدغه ذهنی برای بانیان این مؤسسه شد و ما تصمیم گرفتیم مرکز توانبخشی ویژه کودکان معلول را راه اندازی کنیم و حالا خوشحالم که اعلام کنم از زمان آغاز به کار این مرکز تا کنون 100کودک معلول توانستند زندگی عادی و تحصیلی خود را آغاز کنند.**از این بازده کاری راضی هستید یا فکر می کنید می شد بهتر از این هم عمل کرد؟-توانبخشی به کودکان معلول به طور کلی فرایندی زمانبر و پر هزینه است. باید سالها زمان صرف شود تا یک کودک دارای معلویت مادرزادی یا معلولیت ناشی از سوانح و حوادث بتواند به زندگی عادی خود برگردد. بنابراین با توجه به همه این دشواری ها و امکانات موجود می توان گفت بازده کار مرکز توانبخشی کودکان معلول در مؤسسه نیکوکاری رعد الغدیر خوب بوده است هرچند بنده معتقدم هرکار خوبی را خوب تر هم می شود انجام داد که البته مستلزم داشتن امکانات مالی و سخت افزاری است.**اشاره کردید به هزینه های زیاد توانبخشی؛ آیا همه این هزینه ها را مرکز تقبل می کند یا خانواده ها هم در تأمین بخشی از هزینه ها مشارکت می کنند؟-در مرکز توانبخشی کودکان معلول مؤسسه رعد الغدیر انواع خدمات کاردرمانی و گفتار درمانی به صورت کاملا رایگان به خانواده ها ارائه می شود و همین امر سبب شده تا بسیاری از خانواده هایی که کودک معلول دارند و پیش از این به دلیل مشکلات مالی قادر به استفاده از اینگونه خدمات نبودند با مراجعه به مرکز ما در صدد ارتقای کیفیت زندگی کودکان خود باشند. به ویژه اینکه بعداز گذشت این همه سال هنوزهم تعداد مراکز توانبخشی کودکان معلول که خدمات رایگان ارائه می کنند به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسد.**خدمات مرکز توانبخشی فقط معطوف به درمان کودکان معلول است یا در زمینه پیشگیری هم ورود کردید؟-حتما شما هم می دانید که همه ساله حدود30هزار کودک معلول در کشور متولد می شوند و به این آمار باید کودکانی را که در اثر حوادث و سوانح دچار معلولیت می شوند را هم باید اضافه کرد. این آمار و ارقام نگران کننده است و ما به همین دلیل فعالیت های خودمان در این مرکز را با 2رویکرد درمانی و پیشگیری دنبال می کنیم. آگاهی بخشی به خانواده ها یکی از رویکرهای پیشگیرانه ما در مؤسسه است. خانواده هایی که یک فرزند معلول دارند برای به دنیا آوردن کودک بعدی نباید شتاب کنند. همچنین در ازدواج های فامیلی باید مشاوره های بیشتر و دقیق تری ارائه شود. ما تلاش می کنیم با آگاهی بخشی به خانواده ها جلو تولد کودکان معلول را بگیریم.**نقش خانواده در این میان چیست؟ آیا آنها فقط کودکان خود را به اینجا می آورند یا نه در فرایند درمان هم مشارکت داده می شوند؟-مرکز توانبخشی ما گاه آخرین نقطه امید خانواده هایی است که کودک معلول دارند. ما در کنار ارائه خدمات درمانی به کودکان معلول صفر تا 14ساله، تلاش می کنیم والدین کودکان معلول را هم با مباحث توانبخشی آشنا کنیم تا آنها هم بتوانند بخشی از فرآیند درمان را در خانه ادامه دهند. چون همانطورکه پیش تر هم اشاره کردم کار توانبخشی گذشته از پر هزینه بودن، زمانبر هم هست و اگر مشارکت خانواده ها نباشد مدت زمان درمان طولانی و طولانی تر خواهد شد.**مؤسسه رعد الغدیر در ارائه خدمات به کودکان معلول حد و مرزی هم مشخص کرده است یا هرکس با هر شرایطی که به این مرکز مراجعه کند می تواند از خدمات شما بهره مند شود؟-باید عرض کنم بانیان مؤسسه نیکوکاری رعد الغدیر در خدمت رسانی به خانواده هایی که کودکان معلول دارند هیچ محدودیتی قائل نشده اند و حتی خانواده هایی که مشکل مالی هم ندارند می توانند از خدمات این مرکز بهره مند شوند. ما حتی به خانواده های اتباع خارجی هم خدمت رسانی می کنیم چون نگاه ما به این مسئله نگاهی کاملا انسانی است.و کلام آخر؟کلام آخرم با نیکوکاران عزیز است. طبیعتا هرچقدر که این عزیزان بیشتر دست یاری به ما بدهند ما هم بیشتر و بیشتر می توانیم در خدمت خانوده ها باشیم. به قول قدیمی ها یک دست صدا ندارد. خیران می توانند ضمن بازدید از مرکز ما با نوع خدمات ارائه شده آشنا شوند و در صورت تمایل از این پس ما را در طی این مسیر همراهی کنند.
اشتغالزایی برای معلولین با قابلمه کهنه
مراسم دورهمي دندانپزشکان نيکوکار ايران امروز 13/12/97 در مرکز دندانپزشکي توانيابان رعدالغدير برگزار شد.مرکز دندانپزشکي رعدالغدير اولين و تنها مرکز ارائه خدمات دندانپزشکي صددرصد رايگان در ايران مي باشد که با هدف ارائه خدمات رايگان دندانپزشکي به توانيابان کشور به همت موسسه نيکوکاري رعدالغدير و مشارکت جمعي از دندانپزشکان نيکوکار در ساختمان اهدايي يکي از خيرين از ابتداي خرداد ماه سال 88 کار خود را آغاز نمود.اين مرکز مجهز به سه يونيت دندانپزشکي و ساير دستگاه ها و تجهيزات لازم جهت امور درماني و وسايل احياي بيمار C.P.R بوده که توسط خيرين اهدا شده است. خدمات اين مرکز شامل : جراحي دندان، عصب کشي، کشيدن و پر کردن،جرم گيري و تجهيزات مرکز شامل : عکس دندان، اتوکلاو، پاراوان سربي، اپکس فايندر، دستگاه روتاري، دستگاه راديوگرافي مي باشد.برخورداري از خدمات اين مرکز دندانپزشکي منحصر به توانيابان تحت پوشش رعدالغدير نبوده و کليه توانيابان جسمي حرکتي غير ذهني از اقصي نقاط کشور مي توانند با گرفتن وقت قبلي براي برخورداري از خدمات اين کلينيک به اين مرکز مراجعه نمايند.
دکتر «بیات موحد» دندانپزشکِ رایگان بیماران خاص کار خیر میکند؛ از نوع ماندگار عضو مؤسس و مسئول کارگروه نیکوکاری انجمن دندانپزشکان ایران است. این کارگروه دسترسی اقشار خاص به خدمات سلامت دهان و دندان را میسر کرده است؛ خدمات رایگان در مطبهای ویژه برای افرادی که نمیتوانند به مطبهای عادی دندانپزشکی بروند! اهل مصاحبه نیست؛ این را همان اول فهمیدیم. طول میکشد تا بالاخره راضی شود و باهم ملاقات کنیم. جدی و عملگراست؛ این را هم همان اول فهمیدیم. لابد به همین دلیل است که توانسته کارهای دشوار را پیش ببرد و به نتیجه برساند. مهربان است؛ این را بعداً فهمیدیم. وقتی از مدد به نیازمندان و کمک به محرومان صحبت میکرد و حرارت نوری که در قلبش داشت از پشت کلمات به سویمان تابید. جانش شیفته و درونش شیدای محبت است؛ این را هم بعداً فهمیدیم. وقتی از مسئولیت اجتماعی میگفت و اینکه نیکوکاری مرزهای باریکی دارد و مانند راه رفتن روی لبه تیغ است. وقتی دکتر «رضا بیات موحد» میگفت باید مراقب بود؛ مراقب خود و جامعه.خدمت در مراکز ویژهاصالت زنجانی دارد و از سال ۵۰ که رشته دندانپزشکی دانشگاه تهران قبولشده ساکن تهران است. ۶۳ ساله است و از سال ۵۶ دندانپزشک. مسئول کارگروهی است که برای جامعه دندانپزشکان کشور همیشه دعوتی بوده به کار خیر. فعالیت این کارگروه که در سال ۸۸ راهاندازی شد و بیش از ۸۰ عضو فعال دارد به راهاندازی مراکز دندانپزشکی ویژه برای اقشاری نظیر مبتلایان به صرع، کودکان کار، مبتلایان به اچ آی وی، معتادان، بیخانمانها و... منجر شده است. حالا کسانی که تا پیشازاین از خدمات دندانپزشکی محروم بودند جایی دارند برای رهایی از مشکلات دهان و دندان. پزشکان داوطلب نیز در این مراکز به آسیب دیدگان و اقشار خاص خدمات رایگان میدهند. «بیات موحد» خودش در همه این مراکز ویژه خدمت میکند؛ چند روز هفته در ساعات مشخص. مطب دندانپزشکی پشت وانتبرای کسی که معتقد است همنوع دوستی در سرشت آدمی است و باید تلاش کرد تا در رفتارهای انسان نهادینه شود داستان نیکوکاری حکایتی طولانی دارد. خودش اینطور ماجرا را تعریف میکند: «نخستین بار که کار دندانپزشکی خیریه انجام دادم پیش از انقلاب اسلامی بود. شهریور سال ۵۷ برای کمک به زلزلهزدگان طبس رفتیم و در محلی به نام باغ گلشن چادر زدیم. برای کارهای امدادی رفته بودیم ولی من وسایل دندانپزشکی هم با خود برده بودم. بعد از ۳ روز شروع کردم به بررسی وضعیت دهان و دندان زلزلهزدگان و پشت یک وانت دندان میکشیدم. چون هیچ امکاناتی خاصی نداشتم و فقط داروی بیحسی داشتم، فقط میتوانستم دندان بکشم. آن موقع برای اهالی طبس و دهات و شهرستانهای اطراف که اغلبشان اصلاً دندانپزشک ندیده بودند اینکه بدون درد، دندان بکشند خیلی جالب بود. خلاصه اینکه تبلیغ کرده بودند و خبر به همه رسیده بود و هرروز یک صف طولانی جلوی وانت داشتیم و کسانی که میخواستند بدون درد دندان خرابشان را بکشند.» ماجرا ازاینجا آغاز شد و همین ابتدا یک تکمله هم دارد: «آن موقع که من فارغالتحصیل شدم در ایران حدود یک هزار دندانپزشک داشتیم، الآن ۳۰ هزار دندانپزشک داریم. برای همین است که میگویم خیلیها اصلاً دندانپزشک ندیده بودند. الآن تعداد دانشکدههای دندانپزشکی ایران از آمریکا بیشتر است. ۶۴ دانشکده دندانپزشکی داریم که از خیلی از کشورهای پرجمعیت دنیا بیشتر است.»مطب دندانپزشکی در مدرسهپس از سالها با یک اتفاق در سال ۸۳ دوباره جرقه نیکوکاری زده شد و آغازی شد بر راهی طولانی. یکی از دوستان دکتر بیات موحد فوت و وصیت کرده بود تا یونیت (صندلی دندانپزشکی) محل کارش برای کاری عامالمنفعه استفاده شود. ۲ نفر از همکارانش به نامهای دکتر امانی و دکتر شیرازی ابتکاری جالب به خرج دادند و تصمیم گرفتند آن یونیت را در مدرسه جعفری مستقر کنند. مدرسهای در محلهای در جنوب شهر که با آسیبهای اجتماعی و محرومیت مواجه بود. یونیت دریکی از کلاسهای مدرسه مستقر و کار شروع شد؛ خدمات دندانپزشکی رایگان به محصلان مدرسه. پس از دکتر بیات موحد دندانپزشکان دیگری نیز به آنان پیوستند و در مدرسه یک مطب کوچک ولی ارزشمند تأسیس شد. دندانهای یک کودک فلج مغزیاتفاق بعدی چه بود؟ راهاندازی مرکز دندانپزشکی برای معلولان. ماجرایش اینچنین است: «وقتی در مدرسه جعفری کار میکردیم با یک موسسه فعال در حوزه حمایت از معلولان آشنا شدیم. یک برادر بزرگتر دارم که در جبهههای دفاع مقدس مفقودالاثر شده است. وی دانشآموخته دانشگاه شریف و بنیانگذار مرکز تحقیقات مخابرات بود. یکی از دوستان برادرم به نام دکتر طبیانی که او هم با آن موسسه آشنا بود روزی اعلام کرد که قصد دارند خانه مادریشان را وقف کنند و پیشنهاد دادیم مرکزی برای دندانپزشکی معلولان راهاندازی کند. این مرکز در سال ۸۸ در غرب تهران تأسیس شد و حالا ۳ یونیت و ۲۰ دندانپزشک داوطلب دارد که به معلولان خدمات میدهند.»ارزش این خدمات فقط به رایگان بودنشان نیست و دکتر بیات موحد به واقعیتی اشاره میکند که شاید خیلیها ندانند. میگوید: «در مطبهای عادی معمولاً به معلولان جسمی و حرکتی شدید برای مثال مبتلایان به فلج مغزی خدمات ارائه نمیشود. چون دندانپزشکی برای این افراد به دلیل وضعیت عمومی و شرایط خاصی که ممکن است هر مراجعهکننده داشته باشد با دشواریها و ریسک بالا همراه است. به همین دلیل بسیاری از معلولان با مشکلات دهان و دندان مواجه هستند. دیگر اینکه مطبهای عادی برای تردد معلولان بهسازی و مناسبسازی نشدهاند و گاه معلولان اصلاً امکان تردد به مطب را هم ندارند.» و آخرسر سخنی دیگر: «کار در حوزه معلولان شگفتیهای عاطفی زیادی دارد. گاهی که دندان یک کودک فلج مغزی را پر میکنم انگار صدای قلب والدینش را میشنوم. درحالیکه این کودک نه درد را متوجه میشود نه اصلاً حرکتی دارد. ولی والدینش به دلیل محبت زیاد و به دلیل آن وابستگی عاطفی عمیق که با فرزند دارند دلشان برای او میتپد و نگراناند که نکند دردش بیاید یا آزرده شود. گاهی هم والدین چنین کودکانی برای اینکه یکدندان فرزندشان پر شود با هزار زحمت از راهی دور میآیند و بازمیگردند. درحالیکه وضعیت یکدندان شاید اصلاً تأثیری بر کیفیت زندگی فرزندشان نداشته باشد. گاهی احساس میکنم آن دندان به درد بچه نمیخورد و کار ما درواقع پاسخگویی به نیازهای روحی و عاطفی والدینش است. این احساسها و این تجربیات عاطفی، شگفتیها و شیرینیهای کار خیر هستند.» مطبهای جدید برای بیماران و آسیب دیدگانپس از تشکیل کارگروه نیکوکاری در سال ۹۰ و استقبال دندانپزشکان از فعالیتهای خیریه، شرایط برای ارائه خدمات به اقشار خاص بهتر شد. در همین بازه زمانی بنیاد خیریه نورآوران سلامت، ابتکاری باارزش را عملی کرد؛ راهاندازی مطبهای سیار و بیمارستانهای صحرایی برای ارائه انواع خدمات پزشکی رایگان در مناطق محروم و دورافتاده ایران. دکتر بیات موحد در این طرح مشارکت و همکاری فعال داشت و هنوز هم اغلب دندانپزشکان داوطلب خدمت در این مطبهای سیار از اعضای کارگروه نیکوکاری هستند. همان موقع وی از طریق یکی از همکارانش با انجمن صرع و مشکلات جدی پیش روی مبتلایان به این عارضه آشنا شد. این افراد نیز به دلایل پزشکی برای دریافت خدمات دندانپزشکی در مطبهای عادی مشکل و محدودیت دارند. علاوه بر آن مبتلایان به صرع معمولاً لثههای متورم دارند که کار دندانپزشکی را دشوارتر میکند. در سال ۹۲ با همکاری انجمن صرع سرانجام یک مرکز دندانپزشکی ویژه در غرب تهران برای مبتلایان به صرع راهاندازی شد؛ مطبی با ۲ یونیت و ۲۲ دندانپزشک داوطلب که تابهحال به بیش از ۲ هزار و ۳۰۰ بیمار خدمات ارائه کرده است. پسازآن نیز همکاری با جمعیت خیریه امام علی (ع) در سال ۹۴ مایه خیر شد و راهاندازی مطبی ویژه کودکان کار، زنان سرپرست خانوار، کودکان دارای بیماریهای خاص و همچنین آسیب دیدگان اجتماعی با مشارکت ۱۵ دندانپزشک داوطلب را در پی داشت.دندانپزشکی مبتلایان به اچ آی ویراهاندازی مطب برای بیماران مبتلا به اچ آی وی داستان دیگری دارد با دردسرهای بیشتر. دکتر بیات موحد میگوید: «همان موقع که در دندانپزشکی انجمن صرع کار میکردیم دنبال جایی بودیم که بتوانیم برای بیماران مبتلا به اچ آی وی یک مطب ویژه راهاندازی کنیم. ارائه خدمات دندانپزشکی به این بیماران بسیار دشوار است و ریسک بالایی دارد. برای مثال اگر سرنگی که برای بیحسی لثه و دندان به کار میرود ناگهان در دست دندانپزشک فرو برود احتمال ابتلا به بیماری وجود دارد. مطب ویژه این افراد نیز به شرایط فنی خاص و امکانات مناسب نیاز دارد. آن موقع تنها یک مرکز دندانپزشکی محدود با امکانات ناقص در جنوب غرب تهران به این افراد خدمات ارائه میداد. قصد داشتیم همان مرکز را تجهیز کنیم که به دلیل کاغذبازیهای اداری ممکن نشد. بعد با موسسه خانه خورشید آشنا شدیم که در محله هرندی به زنان آسیبدیده اجتماعی خدمات میداد.» بعد هم با حمایت موسسه خانه خورشید بالاخره در سال ۹۵ یک مطب برای مبتلایان به اچ آی وی راهاندازی شد. ۲۰ دندانپزشک با این مرکز همکاری میکنند و هرماه به بیش از ۸۰ نفر خدمات ارائه میشود.برکات در کار جمعی استاین مطبهای ویژه چگونه راهاندازی و تجهیز میشوند؟ جواب این سؤال یک کلمه است: پیگیری. و پاسخ درستتر: پیگیری خیلی زیاد. دکتر بیات موحد در کارگروه نیکوکاری با همکارانش و واردکنندگان تجهیزات پزشکی و همچنین تولیدکنندگان و شرکتهای فعال در حوزه تأمین مواد مصرفی دندانپزشکی جلسات مستمر دارد و تجهیز مطبها معمولاً به کمک این جمع نیکوکار ممکن میشود. به همین دلیل است که وی به ارزش کار جمعی اشاره میکند و اینکه برکات در همکاری جمعی است. میگوید: «جمع شدن یک آغاز است، باهم بودن یک موفقیت و حرکت به جلو شروع پیشرفت است.»حسن ختام دیدار با این پزشک نوعدوست هم این بیت که برایمان میخواند:تو پای به راه در نِه و هیچ مپرسخود راه بگویدت که چون باید رفتمنبع: مجله فارس پلاس، دي ماه 97، امين رحيمي
اينجا بيماران حال پزشک را خوب مي کنند.گزارشی از یک مطب متفاوتدر این مطب مریضها یا خودشان میآیند یا میآورندشان! ناخوش میآیند و با حال خوش میروند یا شاید هم اصلاً حالی نداشته باشند که خوش باشد یا ناخوش. حال مریضها که معلوم است؛ از حال دکترها ولی کسی خبر ندارد در این مطب.تنها مطبی در کشور است که به معلولان خدمات دندانپزشکی کاملاً رایگان میدهد؛ مراجعانی از شهرهای دور و نزدیک ایران دارد. برای این نوع خدمت، رقبایی هم داشته که طی این سالها گرانی تجهیزات دندانپزشکی از میدان به درشان برده یا مجبور شدهاند بخشی از هزینهها را از مراجعان دریافت کنند. اما اینجا به همت خیران همچنان خدماتش رایگان است. پزشکانش هم داوطلباند برای این کار و دستمزدی نمیطلبند. دستمزدشان حال خوششان است؛ حال خوبی که دارند و آن شگفتیها که میبینند هنگام درمان. و از یک نفرشان شنیدیم که گفت ما اینجا درمان نمیکنیم، درمان میشویم!هر بیمار که میآید...بنا به عادت وقتشناسی پزشکان در این مطب کارها منظم و طبق برنامه است. پزشکان سروقت میآیند و سروقت به کار حساسشان میرسند؛ باحوصله. بیماران نیز سروقت میآیند و چه آمدنی! برخی خودشان میآیند بهزحمت و گروهی با عصا میآیند آرام و عدهای با ویلچر میآیند آهسته و کسانی هم هستند که در آغوش پدر یا مادرشان میآیند. در میانشان هستند کسانی که نه توان راه رفتن دارند، نه زبان تکلم و نه حتی ارادهای برای حرکتی از روی اختیار. فرزندانی هستند عزیز دل مادری یا پدری با قامتی درهمپیچیده و جانی فسرده که هرروز نفس کشیدنشان حتی، هزار هزار مراقبت میخواهد. میآورندشان برای کشیدن دندانی شیری آن پشتها تا دندانی دیگر بهجایش رشد کند لابد یا برای پر کردن دندانی همان جلوها تا نیمچه لبخند فرزند دلبند زیباتر باشد به چشم آن مهربان مادران و پدران. بعضیهایشان به سن، بزرگسال هستند و به اندام، کودک؛ هنوز در آغوش پدر و مادر جا میشوند. و از پزشکان که بپرسی خاطرهها دارند از کار در این مطب؛ شنیدنی سخنها. از اینکه گاه بیمار آرام است و همراه بیمار ناله میخواهد بکشد از درون انگار. از اینکه گاه چشم مادری یا پدری به هر حرکت دست پزشک نگران میماند که مبادا آن نازنین فرزند دردش بیاید ناگهان؛ هر آخ کوتاه دردی بلند مینشاند بر جانشان. سخنها دارند از احساسشان در آن لحظه، درست آن لحظه که معلولی آسوده از درد، دندان ترمیمشدهاش را نگاه میکند در آینه و لبخند میزند به روی آینه و به روی خود و به روی پزشک و به روی زندگی. اینطور است که هر بیماری از راه میرسد چشم طبیب خیره میشود بر درگاه؛ تا اینیکی چه آورده برای حال طبیب و برای جان طبیب.۴ هزار مددجو از سراسر ایران"روزی ۵ تا ۱۰ نفر میآیند." این را مسئول مطب میگوید. بیمارانشان معلولان جسمی و حرکتی هستند؛ مبتلایان به فلج مغزی و فلج اطفال و اماس و ضایعه نخاعی و ضعف عضلانی و قطع عضو. «نسیم آرمان» میگوید: «همه نوع خدمات دندانپزشکی در این مرکز ارائه میشود؛ کشیدن و پر کردن و جراحی و جرمگیری و عصبکشی و روکش دندان. دستگاه رادیوگرافی هم داریم برای عکسبرداری از دندانها. بیش از ۴ هزار مددجو اینجا پرونده دارند و بهصورت مستمر یا مقطعی خدمات میگیرند. مراجعانی از اطراف تهران نظیر اسلامشهر و قرچک و شهریار و پرند داریم و بیمارانی که از شهرهای دور و نزدیک ازجمله مشهد و بجنورد و همدان و خرمآباد و کاشان میآیند.» دلیل مراجعه بیماران از راههای دور فقط رایگان بودن خدمات نیست؛ دلیل دیگری هم دارد که اتفاقاً مهمتر است. «آرمان» توضیح میدهد: «افراد معلول به دلیل شرایط جسمیشان معمولاً نمیتوانند به مطبهای دندانپزشکی عادی بروند. درواقع هر معلولی شرایط خاصی دارد و ارائه خدمات دندانپزشکی به این افراد میتواند ریسک بالایی داشته باشد. دیگر اینکه اغلب مطبهای دندانپزشکی برای تردد معلولان بهویژه با ویلچر، مناسب نیستند. به همین دلایل و البته گرانی خدمات دندانپزشکی، معلولان در حوزه سلامت دهان و دندان با مشکلات زیادی مواجهاند. گاهی یک فرد معلول از راهی دور میآید و چند روز در تهران میماند تا بتواند برای مثال دندانهایش را اینجا پر کند. گاهی هم معلولان مشکلات خاص و حاد دندانپزشکی دارند و اینجا تنها مطبی است که خدمات درمانی مناسب را برایشان انجام میدهد.»۲۰ نفرنداین مطب ۳ یونیت (صندلی دندانپزشکی) دارد و برای بیشتر از آن جا ندارد. هزینهها نیز بهکلی توسط موسسه نیکوکاری رعد الغدیر تأمین میشود. ساختمان اینجا توسط خیری خوشنام برای همین کار وقف شده است. کارها جور درآمده؛ تولیدکنندگان و واردکنندگان تجهیزات پزشکی گاهی برای تأمین تجهیزات کمک میکنند و ۳ شرکت معتبر نیز تجهیزات مصرفی را با تخفیف ارائه میدهند. پزشکان مرکز دندانپزشکی رعد الغدیر رایگان خدمت میکنند و اینطوری معلولان جایی دارند برای درمان دردهای تازه و کهنه. دندانپزشکان این مرکز ۲۰ نفرند؛ نیکوکار و نوعدوست. هر یک هفتهای یک روز میآید؛ صبحها از ساعت ۸ تا ۱۲. برخی هم یک هفته در میان یک روز در مطب حاضر میشوند. ۸ نفرشان از ۹ سال پیش که این مرکز فعال شد تا حالا پایه کار بودهاند و ماندهاند.خدمت بدون زحمت؛ با عشقپای صحبت پزشکان که مینشینیم حقایق تازهای از این کار خیرشان آشکار میشود. خاطراتی خوشایند دارند و حرفهایی دلنشین. «فریبا زرگرانی» از سال ۸۸ اینجا فعال است؛ یک هفته در میان یکشنبهها میآید. در یک بنیاد خیریه دیگر برای دندانپزشکی کودکان بیبضاعت فعال است و البته از اعضای ثابت برنامههای دندانپزشکی سیار در مناطق محروم. گروهی هستند که میروند برای دندانپزشکی و چشمپزشکی اقشار محروم در مناطق دورافتاده ایران. این کارها را برای خودش یک مسئولیت اجتماعی میداند. درباره کار در این مطب نیز میگوید: «اینجا اتفاقات خوبی دیدهام و احساسات ارزشمندی داشتهام. از دیدن برخی والدین فرزندان معلول حال خوبی را تجربه میکنم. چون بااینکه این فرزندان برایشان خیلی زحمت دارند بازهم بیشازاندازه و خیلی زیاد به آنها محبت و عشق میورزند. واقعاً عجیب است. قلب انسان مالامال محبت میشود از دیدن اینهمه وابستگی و عطوفت. مادرانی را دیدهام که انگار فرزند معلولشان پارهای از وجودشان هستند؛ با کوچکترین درد فرزند، درد میکشند.»و این هم صحبتهای دندانپزشکی دیگر از نیکوکاران این مطب: «برخی والدین از فرزندی که با فلج مغزی یا معلولیت شدید مواجه است در خانه نگهداری میکنند. درحالیکه این فرزندان اصولاً باید در مراکز مخصوص نگهداری شوند. درواقع ما تعجب میکنیم که چگونه میتوانند این مسئولیت سنگین و دائمی را بر عهده بگیرند؛ چقدر مراقب این فرزندشان هستند و چگونه لحظهبهلحظه به او توجه دارند. این سالها معلولان زیادی دیدهام و شگفتیهای زیاد. موضوع مهم اینکه این معلولان در واقع نور خانه میشوند و کانون امید و توجه خانوادهشان. انگار که معنایی میشوند برای زندگی اعضای خانواده و بهویژه والدین. یک دختر معلول ۴۰ ساله جزو بیماران اینجا بود که پدر و مادری پیر از او مراقبت میکردند. بعد که شنیدم فوت کرده با پدرش صحبت کردم. پیش از صحبت گمان میکردم باری از دوش پدر و مادرش برداشتهشده و از رنج و زحمت فارغ شدهاند ولی بعد فهمیدم بهشدت غمگین و افسردهاند و ازنظر روحی لطمه خوردهاند. فهمیدم آن فرزند فروغ خانواده بوده و خدمتی که والدینش به او میکردند نه با زحمت که با عشق بوده است.»منبع: مجله فارس پلاس، مهرماه 97، امین رحیمی
عصای سهشاخهاش وارد میشود و بلند و بلند با همه صحبت و شوخی میکند. چهره زیبا و دوست داشتنی دارد. چندباری که در مجموعه دیدمش، متوجه شدم که حواسش به همه هست. آن یکی حالش خوب است، این یکی چرا نیامده، دیگری سرما خورده بود بهتر شد و اینبار، این من هستم که جویای احوالش میشوم و سراغش میروم تا گپی با او داشته باشم.ابتدا که گمان میکند از جماعت خبرنگار هستم، جبهه میگیرد، بعد که میگویم خودی هستم و از کادر رعدالغدیر، نرم میشود شروع به صحبت میکند. از همینجا متوجه میشوم که چقدر به مجموعه اعتماد دارد و نگاهش متفاوت است.هما، ۲۹ ساله، از ۲۰ سالگی متوجه میشود که مبتلا به اماس است. اماسی که در طول مدتی کوتاه عصا به دستش داده، پس به نظر پیشرونده میآید. انجمن اماس او را به اینجا معرفی میکنند و اکنون ۲سال است به رعدالغدیر میآید و در موسسه هنرهای سوخت_نگاری، معرق با چوب و ساقهگندم، نقطهکوبی و خراش روی فلز را آموخته است. دورههای کامپیوتر را گذرانده، که از آن هم بسیار راضی است. میگوید تاکنون توانسته برخی کارهایش را به قیمت خوب بفروشد و خوشحال است که از این طریق تا حدودی کسب درآمد داشته، چرا که پیش از این هرجایی برای کار مراجعه کرده نتوانسته موفق شود و به او کار ندادهاند. میگوید: «اصلا همینکه میگویم اماس دارم دچار تشویش میشوند. فکر میکنند فرد مبتلا به اماس یک ناتوان کامل است. طردش میکنند.» هما به گفته خود قبل از آمدن به الغدیر بسیار عصبی و پرخاشگر بوده، اما با آمدن به موسسه و بودن کنار دوستانش، از شدت فشارهای روحی و عصبیاش کاسته شده و آرامتر گشته است. میگوید: «انگار گلایهام را از زندگی در هنرم خالی میکنم. در کارهای دستیام. وقتی سر به سر دوستانم میگذارم و با هم شوخی میکنیم تخلیه احساسات میکنم.» هما خود را به دوستانی که در موسسه پیدا کرده نزدیکتر از دوستانی میداند که قبل از پیشرفت اماس داشته و میگوید با دوستان امروزش احساس راحتی بیشتری دارد و همچنین موسسه را تقریبا راحتترین جا برای خود در حال حاضر میداند. هما در آخر میگوید: «به مردم میگویی که به ما ترحم نکنند. وقتی ما را میبینند نگویند خدایا شکر که ما سالمیم. چون من هم سالم هستم. فقط ضعف عضلانی دارم. ما را از بین خودشان طرد نکنند. با اینکارفرصت_زندگی از ما گرفته میشود.» فکر میکنم، چقدر حواسم بوده که با امثال همای زیباروی مهربان اینگونه رفتار نکنم. شرمنده نگاه معصوم چشمانش میشوم که شبیهند به دو قدح عسل زلال. ما اعجاز نمیکنیم انگیزه و توان میبخشیم دستانم را نگیر راهم را هموار کنآموزش، توانبخشي، دندانپزشکي، مشاوره رايگان توانیاب رعدالغدیرraad-alghadir.org
اهدا ویلچر به توانیاب ها از طریق جمع آوری دربهای بطری توضیحات:طبق تفاهم نامه مشترک همکاری بین موسسه نیکوکاری رعد الغدیر با نهاد مردمی بازیافت امید تاکنون تعداد ۱۰ دستگاه ویلچر به ۱۰ نفر از توانیابان این موسسه هدیه شده است .آنچه در ادامه می خوانید انعکاس خدمات عام المنفعه این خیریه در اهدا ۵۰ دستگاه ویلچر به توانیابان می باشد .به گزارش خبرنگار ایکنا؛ همزمان با سومین سالگرد تأسیس خیریه بازیافت امید، عصر امروز ۲۴ بهمنماه مراسم اهدای ۵۰ ویلچر به ۵۰ توانیاب توسط این نهاد خیریه اهدا شد.محمد پیروز حمیدی مدیرعامل خیریه بازیافت امید در این مراسم با بیان اینکه این مؤسسه، از طریق در آمد حاصل از جمعآوری درب بطریهای پلاستیکی و بازیافت آنها اقدام به خریداری و تهیه ویلچر برای افرادی میکنند که هنوز از سوی بهزیستی یا نهادهای دیگر موفق به تهیه ویلچر نشدهاند گفت: اما هر فصل ۵۰ ویلچر را به ۵۰ توانیاب اهدا میکنیم، و قرار است در یک سال ۲۰۰ ویلچر اهدا شود.وی ادامه داد: ما از طریق این کار اهدافی حفظ محیط زیست، کمک به ورود دوباره مواد بازیافتی به چرخه اقتصاد کشور و کمک به توانیابها را دنبال میکنیم.حمیدی عنوان کرد: ما ۵۰۰ نقطه را در تهران به محل تحویل این دربهای بطری اختصاص دادهایم، و به زودی در تمام شهرهای دیگر نیز این کار انجام میدهیم. ضمن اینکه ما در مناطق زلزله زده کرمانشاه هم ۲۰ ویلچر را به زلزلهزدگان اهدا کردیم.وی در ادامه با اشاره به همکاری چند نهاد خیریه دیگر در این امر اظهار کرد: از طریق جمعآوری هر ۵۰۰ کیلو درب بطری میتوان یک ویلچر را تهیه و در اختیار توانیابان نیازمند قرار داد. از سوی دیگر هزینه ریالی هر ویلچر نیز ۴۵۰ هزار تومان است این مبلغ از طریق درآمد حاصل از بازیافت درب بطریهای پلاستیکی حاصل میشود.بیان کرد: این توانیابها از طریق نهادها و افراد متخصصی مانند بنیاد آل یاسین، انجمن معلولین فاطمه زهرا (س)، مؤسسه رعدالغدیر و چند مؤسسه و نهاد خیریه و یکی از کارخانههای مواد غذایی شناسایی و حمایت میشوند.مدیرعامل خیریه بازیافت امید یادآور شد: تا کنون جز این مؤسسهها هیچ نهاد دیگری اعم از دولتی و خصوصی از ما حمایت نکرده است.در ادامه این برنامه علیرضا آتشک مدیرعامل مؤسسه خیریه رعد الغدیر نیر با بیان اینکه انجام کار خیر آسانترین کار هر انسان میتواند باشد گفت: برای کار خیر همیشه لازم نیست هزینهای پرداخت کنیم، چرا که فقط کافی است دل یک نفر را شاد کرد.وی افزود: حرکتی که امروز ما سومین سالگرد آن را جشن میگیریم حاصل اراده برای یک کار خیر برای اهدای ولچر به عزیزان امید یاب و توانیاب بوده و در عین حال قدمی برای حفاظت از حفاظت از محیط زیست ما است.آتشک با بیان اینکه تا کنون بیش از ۸۰ تن درب و تشتک پلاستیکی برای کمک به توانیابها جمع آوری شده است گفت: گفت: هزینه تهیه ویلچر بسیار بیشتر از درآمد حاصل از بازیافت این مواد بودهاست، اما در با کمک این نهادها توانستهایم این ویلچرها را در اختیار توانیابها قرار دهیم.به گزارش ایکنا در پایان این مراسم به ۵۰ توانیاب ۵۰ ویلچر اهدا توسط مسئولان و مدیران نهادهای خیریه حاضر در این برنامه اهدا شد.تاريخ انتشار در سايت رعدالغدير: 03/12/1396raad-alghadir.org
saham_e_mehrabani#عکس_موفقانتهاي کارگاه نشسته بود و مثل هميشه در حال تمرين و شوخي با همکلاسي هاش بود .با ديدن ميهمانان بازديد کنندهخودشو رو ويلچرش جابجا کرد و در حاليکه سعي مي کرد چيزي رو از زير ميز بالا بيارهگفت: اِه يه لحظه صبر کنيد. دوست دارم اين کارمو بهتون نشون بدم.تابلوي جديدي رو تموم کردم.کار سوخت روي چوب هست.و بعد در حاليکه برق عجيبي از شادیِ نمايش کارش در چشماش نقش بسته بود، تابلو رو با دستش تا آنجاييکه مي تونست رو به ميهمانهازا بالا آورد و بعد به عکاس گفت : حالا مي توني يه عکس موفق از من و کارم بگيري! Raad-Alghadir.org#سهام_مهربانی #رعد_الغدیر #من_میتوانم #توانیاب #آموزش_رایگان #دندانپزشکی_رایگان #توانبخشی_رایگان #کارآفرینی_اجتماعی #اشتغال_معلولین #رعدالغدیر #خیریه_بین_المللی #معلول #معلولیت #بدون_محدودیت #صنایع_دستی #ویلچر #مربی #توانمندسازی #توانبخشی_کودکان #کاردرمانی #گفتاردرمانی #حمل_ونقل
بازدید از موسسه نیکوکاری رعد الغدیردر پی تاکیدات مدیر عامل شرکت شهروند مبنی بر تحقق مسئولیت های اجتماعی و حمایت از افراد توان یاب از موسسه نیکوکاری رعد الغدیر بازدید به عمل آمد.به گزارش روابط عمومی شرکت شهروند، در این بازدید که در راستای مسئولیت های اجتماعی شرکت شهروند انجام شد، آشنایی با توانایی ها، آموزش و توانمند سازی افراد دارای معلولیت های جسمی حرکتی، اشتغال زایی و اطلاع رسانی به شهروندان به عنوان اصلی ترین دغدغه افراد توان یاب و توانخواه مطرح شد.شایان ذکر است ایجاد فرصت های شغلی، برخورداری از حقوق اولیه شهروندی و به طور کلی توجه به نیازهای افراد توان یاب از جمله مواردی است که همواره از سوی مدیریت شهری و مجموعه فروشگاه های شهروند مورد توجه قرار گرفته است.بر همین اساس فروشگاه های شهروند در چهارچوب اختیارات و تعهدات خود در حوزه مسئولیت های اجتماعی اقدامات موثری با هدف حمایت از افراد توان یاب انجام داده است، از قبیل مناسب سازی فضای فروشگاه ها، راه اندازی سامانه خرید فروشگاه آنلاین برای افراد نابینا برای اولین بار در فروشگاه های شهروند، عرضه کیسه های پارچه ای تولید شده توسط بیماران خاص در فروشگاه ها با هدف اشتغال آفرینی و حفاظت از محیط زیست و ... که می توان به آن اشاره کرد.گفتنی است موسسه نیکوکاری رعد الغدیر فعالیت خود را با ارائه خدمات کارآفرینی اجتماعی به معلولین جسمی حرکتی در سال 1380 آغاز کرده به طوری که در حال حاضر بیش از 2500 نفر از افراد توان یاب توسط این موسسه تحت آموزش های مهارتی قرار گرفته و جذب بازار کار شده اند، این مؤسسه جز 5 موسسه برتر دنیا است که در حوزه کارآفرینی اجتماعی فعالیت دارد.
روایت جالب زوج معلول از وقتی «محدودیت» بهجای مشکل، «نقطه اشتراک» میشود فلج اطفال ما را به هم رساندسال ۶۵ که باهم ازدواجکردند بنیانی جدید نهادند؛ تا آن موقع نه خودشان و نه اطرافیانشان معلولانی ندیده بودند که باهم ازدواج کنند. خیلیها هم مخالف بودند ولی عشق کار خودش را کرد و محدودیتها زندگیشان را بهجای تلختر، شیرینتر کرد!فلج اطفال ما را به هم رساندمجله فارس پلاس؛ امین رحیمی: هر دو در کودکی به بیماری فلج اطفال مبتلا شدهاند و همه عمر با عصا اینطرف و آنطرف رفتهاند؛ گاهی هم با ویلچر. «حسن فقیهی» و «امینه بهرام نیاکان» صبور بودهاند و مقاومت کردهاند در برابر مشکلات. به قول حسن آقا «صبور بودهایم تا عشق رهایمان نکند»؛ یا شاید هم عاشق بودهاند تا بتوانند صبور باشند. حسن آقا شعر میگوید و امینه خانم دف مینوازد؛ در کنار هم بیش از ۳ دهه است سرود زندگی میخوانند.محدودیتهای مشابه و تفاهم بیشتردر یک موسسه مردمی که به فعالیتهای اجتماعی معلولان اختصاص داشت باهم آشنا شدند. شروع زندگیشان نیز بدون دردسر نبود. اطرافیانی بودند که از سر دلسوزی با ازدواجشان مخالفت میکردند. امینه خانم میگوید: «این تصور کلی وجود داشت که یک فرد معلول باید با فردی ازدواج کند که بتواند ضعف و کمبود او را پوشش بدهد و جبران کند. برای مثال میگفتند اگر کسی پای راه رفتن ندارد باید با کسی ازدواج کند که او پای حرکت داشته باشد و بتواند این کمبود همسرش را برای او جبران کند. برای همین به ما میگفتند چون هر دو شما با محدودیت حرکت و راه رفتن مواجه هستید، نمیتوانید بر مشکلاتتان غلبه کنید. خیلیها به ما میگفتند این زندگی دوام نمیآورد و ما هم ترسهای بزرگ داشتیم. اما خودمان تصمیم گرفتیم و شروع کردیم و خدا هم کمکمان کرد. گمان میکنم که چون هر دو مشکل معلولیت از ناحیه پا داشتیم و با شرایط مشابهی مواجه بودیم و محدودیتهای یکسانی داشتیم، بیشتر و بهتر یکدیگر را درک میکردیم و تفاهم داشتیم. درواقع محدودیتمان به نقطه اشتراکمان تبدیل شد. آن موقع ما ندیده بودیم و نشنیده بودیم که دو فرد معلول باهم ازدواج کرده باشند ولی طی این سالها شنیدهایم که معلولانی باهم ازدواجکردهاند.»نکته دیگری که به آن اشاره میکند یک مشکل روز برای معلولان و جامعه است و میگوید: «خوشبختانه هر دو ما آن موقع شرایط خوبی در خانوادههایمان داشتیم؛ از این نظر که متکی به نفس بودیم و جایگاه اجتماعی داشتیم. درحالیکه امروزه هنوز هم برخی معلولان حتی در محیط خانواده خودشان اعتمادبهنفس ضعیفی دارند و گاهی در مسائل مرتبط با خودشان نیز نمیتوانند یا نمیخواهند اظهارنظر کنند.»عشق، مراقبت میخواهدمشکلات زندگیشان فقط مربوط به شروع آن نبوده بلکه همیشه ادامه داشته است. غلبه بر محدودیتها دشوار بوده و هنوز هم هست؛ هنوز هم مستأجرند و گاهی سالی یکبار کوچ میکنند از آشیانهای به آشیانه دیگر. حسن آقا بازنشسته شرکت واحد اتوبوسرانی است. صدای خوشی هم دارد و آواز میخواند؛ صدایش همراه با نوای دف که همسرش مینوازد، دلنشینتر است. مقاله و شعر هم مینویسد؛ به قول خودش دلنوشته. درباره زندگیشان میگوید: «از دشواریها دیگر نگویم. فقط این را بگویم که همه این سالها عاشقانه زندگی کردیم. عشق بذری است که مراقبت میخواهد تا به بار بنشیند و اگر مراقبت و صبر کردی میوه میدهد. زندگی ما همهاش خاطره خوب بود؛ چون بدی نکردیم به هم که خاطره بد داشته باشیم از هم.»حالا بیش از همیشه دوستشان دارمحالا میوه زندگی حسن آقا و امینه خانم چیست؟ پسرشان پویا. همان اوایل زندگی خداوند نعمتی به آنان داد تا دلگرم و مقاوم باشند. پسرشان الآن ۳۱ ساله است؛ آقایی است برای خودش. خیلی جاها که پدر و مادر نمیتوانند بروند او را نائب خود میکنند. مادر میگوید: «نائب ماست در کارها و خانه فامیل و مراسم آشنایان». کارهای دیگری هم میکند؛ کمک میکند در امور خانه به پدر و مادرش، کمک میکند برای اسبابکشی، کمک میکند برای جابهجایی والدینش در خانههایی که پله زیاد دارند و گاهی آسانسور هم ندارند. پسری است که والدینش از او راضیاند. او هم از والدینش راضی است و دوستدار آنان است. میگوید: «زندگیام خوب است. این زندگی که دارم برایم خوشایند است. هرچند وقتی کوچکتر بودم گاهی اوقات از شرایط پدر و مادرم ناراحت میشدم. ولی وقتیکه بزرگ شدم چشمهایم به روی زندگی باز شد و حالا بیشتر از همیشه پدر و مادرم را دوست دارم.» به مادرش نگاه میکند و میگوید: «به قول مادرم، آدم در محدودیتها ستاره میشود!» و هر دو میخندند.آخرسر شعری بخوانید سروده حسن آقا؛ پدر خوشذوق خانواده:کاش دلها مان تب دلدار داشتچشمها مان حرمت دیدار داشتکاش در فقر و تهیدستی عشقدل کمی خاصیت ایثار داشتکاشکی نجوای دریا میشدیمدر مسیر عشق احیا میشدیمکاشکی در غربت آلالههایک سبد گل نذر صحرا میشدیم
بازدید مدیر عامل سازمان آتش نشانی تهران از موسسه نیکوکاری رعد الغدیرraad-alghadir.org
اینجا همه مشغول کارند!موسسه نیکوکاری رعد الغدیر، خیریه ای فعال در حوزه کارآفرینی اجتماعی است که با مشارکتهای مردمی، موفق به ایجاد اشتغال برای بیش از 700 نفر از معلولین جسمی و حرکتی شده است . این مرکز در زمینه ارائه خدمات رایگانی در حوزه های دندانپزشکی، توانبخشی، آموزش فنی و حرفه ای و مشاوره و پشتیبانی به معلولین جسمی حرکتی کشور فعالیت دارد.
در برنامه "روز فرهنگ" از علی سطان زاده چهره فرهنگی، اجتماعی و خیر از سوی مدیریت فرهنگی هنری منطقه و رییس فرهنگ سرای بهاران تقدیر شد.به گزارش روابط عمومی فرهنگ سرای بهاران؛ در برنامه "روز فرهنگ" از علی سلطان زاده چهره ی فرهنگی، اجتماعی و خیر منطقه 17 به پاس سال ها فعالیت فرهنگی، اجتماعی و خیرانه در فرهنگ سرای بهاران تجلیل شد.در این دیدار علی سلطان زاده در مورد فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی خود نکاتی بیان کرد. وی یکی از سه نفر موسس و مدیر عامل کنونی موسسه نیکوکاری رعدالغدیر است. وی در سال ۱۳۵۱ در رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه صنعتی شریف فارغ التحصیل شد و در همان زمان با سه تن از دوستانش تصمیم میگیرند در یک کار اجتماعی و خیر شرکت کنند . ثمره حرکتشان میشود موسسه نیکوکاری رعدالغدیر که در زمینه توانمندسازی معلولان برای اشتغال فعالیت می کند. سلطان زاده تا کنون بیش از 27 مرکز توان بخش، اشتغال و کارآفرنی ویژه معلولان و توان یاب را تاسیس کرده و در حال حاضر 2700 نفر معلول جسمی حرکتی در موسسه مشغول آموزش مهارت های شغلی می باشند که برای همه آنها زمینه اشتغال و کسب و کار فراهم شده. وی در ادامه صبحت هایش بیان کرد در ابتدای کار اعتقاد شخصی ام این بود که یک معلول به من نیاز ندارد بلکه این من هستم که نیاز دارم دست یاری به سوی او دراز کنم تا دست یکدیگر را بگیریم و با هم بلند شویم. نیاز من رسیدن به آن حس شادی غیر قابل وصفی است که از خدمت به یک توانیاب نصیبم می شود، زمانیکه می بینم فرد معلول می تواند زندگی را به شکل دیگری تجربه کند.در پایان این نشست لوح تقدیر همراه با هدیه ای از طرف مدیریت فرهنگی هنری منطقه به علی سلطان زاده به پاس سال ها فعالیت فرهنگی، اجتماعی و خیرانه ایشان اهدا شد.این برنامه روز دو شنبه 23 مهر ساعت 11 در فرهنگ سرای بهاران برگزار شد.raad-alghadir.org
همراه مردی شدیم که خودش را وقف خدمت به معلولان کرده است خدمات رایگان حسینآقا به معلولانخوبی وجود دارد و انسانیت و نوع دوستی جاریست. هنوز آدم هایی هستند که عشق را با کردار نیکویشان معنا می کنند. «حسین ذولفقاری» کسی است که به خانه معلولان می رود برای رفاه حال آنها هرکاری انجام می دهد.خدمات رایگان حسینآقا به معلولانفارس پلاس؛ علی جواهری: «ع ش ق» الفبای تمام کسانی است که از خودشان میگذرند و برای دیگران قدمی خیر برمیدارند. در نگاه آنان منافع و مادیات رنگ میبازد و انسانیت و نوعدوستیشان حال خوش را برای دیگران میسازد. گاهی وقتها ما، انسانها برای انجام عملی مثبت نیازمند یک تلنگر هستیم؛ رخدادی که باعث میشود به خودمان بیاییم و دستبهکاری بزنیم که هم دنیایمان را داشته باشیم و هم آخرتمان را بسازیم. حکایت این روزهای «حسین ذولفقاری» 34 ساله شبیه این عبارتهاست. او از وقتی برادرش براثر یک حادثه دچار ضایعه نخاعی شده تصمیم میگیرد بخشی از زندگیاش را وقف انسانهایی کند که مثل برادرش گرفتار ویلچر و معلولیت شدهاند. به همین دلیل با ماشینش به خانه آنها میرود و کارهایشان را رایگان انجام میدهد. همراه او شدیم تا درباره نحوه فعالیتش جویا شویم.وقتی برادرم معلول شدلباس ورزشی میپوشد و سوار بر یک ماشین قدیمی سراغ معلولانی میرود که نیاز به کمکش دارند. او درحالیکه بهطرف خانه معلولی میرود که پایه ویلچرش خراب است، میگوید: «با برادرم حسن دوران خوشی داشتیم و داریم. یک روز که در استخر شیرجه زد براثر یک بیاحتیاطی کمرش به لبه استخر برخورد کرد و دچار ضایعه نخاعی شد. وقتی این اتفاق رخ داد همه ما بهم ریختیم. البته برادرم حسن آدم توانمندی است. آن زمان که سالم بود یکلحظه آرام نمینشست و تراشکار بسیار توانمندی بود. بالاخره به هر ترتیبی که بود بر خودمان مسلط شدیم و توسط مؤسسات حمایتی معلولان مسیرمان را پیدا کردیم. وقتی با معلولان ارتباطات برقرار کردیم متوجه شدیم که خیلی از آنها گرفتار هستند و میتوانیم به آنها کمک کنیم. برادرم هم این روزها توانمندیاش را به دست آورده و اکنون کارهایش را خودش انجام میدهد.»مناسبسازی خانههای معلولانماشین حسین آقا آنقدر شلوغ است که داخلش جای سوزن انداخت نیست. بااینکه این بهمریختگی از نظر ما بینظمی است ولی او میگوید هر چیزی سرجای خودش است. او از معلولان میگوید و خاطراتی که از آنها دارد: «شاید باورش سخت باشد ولی بعضی خانوادهها هستند که چند معلول در خانه دارند و مادر و پدرشان قادر به پرداخت هزینهها و انجام کارهای روزمره آنها نیستند. بسیاری از آنها نمیدانند باید چهکاری انجام دهند. آنوقت است که برادرم مرا به آنها معرفی میکند. من هم به خانه آنها میروم و شرایط رفاهیشان را مهیا میکنم. مثلاً حمام را مناسبسازی میکنم و برای نقاط غیرقابل دسترس رمپ میزنم و کمکشان میکنم کارهایشان را خودشان انجام دهند. آنها هم با یک خدابیامرزی بدرقهام میکنند.» او میافزاید: «باید نسبت به هم معرفت داشته باشیم. خیلی از معلولانی که امروز نمیتوانند کارهایشان را انجام دهند زمانی سالم و برای خودشان کسی بودند ولی متأسفانه به محض اینکه براثر حادثهای معلول شدهاند خانوادهشان رهایشان کردهاند. به نظر من این رفتار بیمعرفتی است. چنین اتفاقاتی هرلحظه ممکن است برای هر یک از ما رخ دهد.»برخورد مردم با معلولان نامناسب استجلوی خانه معلولی که نیاز به کمک دارد میایستد و وسایل لازم برای تعمیر ویلچر را میبرد. زنگ که میزند با خوشحالی در را برایش باز میکنند. خانه معلول در طبقه پنجم ساختمان است. خانم میانسالی که روی ویلچر نشسته با احوالپرسی گرمی که به نظر میآید مدتهاست حسین آقا را میشناسد و چندین بار کارهایش را انجام داده است جلوی در آپارتمان به استقبال ما میآید. وقتی متوجه میشود که ما برای تهیه گزارش از فعالیت حسین آقا همراهش شدهایم با تأکید بر اینکه کار بسیار پسندیدهای است که آدمهایی مثل او را معرفی میکنیم، میگوید: «برخورد برخی افراد که تعدادشان زیاد هم نیست با معلولان بسیار نامناسب است و هر وقت نیاز به چیزی داریم به بالاترین قیمت ممکن با ما حساب میکنند. چون میدانند محدودیتهایی که داریم مانع فعالیتهایمان است و نمیتوانیم آنطور که باید دنبال همهچیز برویم؛ اما خدا به حسین آقا و امثال او خیر بدهد. این مرد هر وقت کاری داریم برای ما انجام میدهد و تمام قسمتهای خانه را مناسبسازی کرده است.» حسین آقا با شنیدن این صحبتها سرش را پایین میاندازد و با لحنی بسیار محترمانه و مهربان میگوید: «نظر لطف شماست. من وظیفهام را انجام میدهم. همه آدمها باید به فکر هم باشند. آنوقت دنیا زیباتر خواهد شد.» بعد به سرعت مشغول کار میشود. چون افراد زیادی منتظرش هستند که به آنها قول داده و او باید به تک تک آنها سر بزند. کارش انجام میدهد و با وجود اصرارهای مکرر صاحبخانه برای صرف چای یا میوه عذرخواهی میکند و بهطرف مقصد بعدی راه میافتد.نگهداری و اشتغالزایی برای معلولانوقتی سوار ماشین میشویم حسین آقا چیزی نمیگوید. وقتی از او درباره ماجرای مراقبت از معلولان میپرسیم نفسی از ته دل میکشد و اشک از چشمانش جاری میشود ولی خودش را کنترل میکند. میگوید: «خیلی از معلولان هستند که پدر و مادرشان پیر شدهاند و قادر به نگهداری از آنها نیستند. حتی نمیتوانند آنها را به حمام ببرند. به همین دلیل گاهی برای شستوشوی فرزندانشان به کمک آنها میروم و گاهی نیاز دارند کسی برای چند ساعت مواظب مریضشان باشد. آنوقت است که به من زنگ میزنند.» وی میافزاید: «البته بسیاری از خیریهها هم با من تماس میگیرند که کارهای معلولان تحت پوشش آنها را انجام دهم. آنها هم در مقابل از افرادی که من معرفی میکنم و میگویم نیاز به کمک دارند حمایت میکنند. خلاصه هر کاری از دستم برمیآید برای این قشر انجام میدهم. ولی نیاز به کمک هم دارم. فضایی تهیه کردهام تا در آن برای این افراد که استعداد زیادی دارند فضای کار درست کنم؛ اما به هر دری زدهام نتوانستم حمایتی را بگیرم.» از حسین آقا جدا میشویم تا به کارهای بسیارش برسد و او همچنان در شلوغیهای شهر در رفت وآمد است تا به کمک افرادی برود که چشم به راهش هستند. امیدواریم به زودی دست حامیان به سمتش دراز شود تا او بیش از پیش بتواند به افراد دارای معلولیت خدمات ارائه کند.
اینجا برای معلولان شغل ایجاد کردهاند یک ایده خوب؛ ۱۵۰ شغل خوببرخی ایدهها طلاییاند؛ همان موقع که مطرح میشوند هم میدرخشند. راهاندازی «مرکز تماس» با استفاده از تواناییهای معلولان یکی از همین ایدههاست. ایدهای ابتکاری که برای ۱۵۰ فرد معلول اشتغال دائم ایجاد کرده است.یک ایده خوب؛ ۱۵۰ شغل خوبمجله فارس پلاس؛ امین رحیمی: وقتی با فرودگاه بینالمللی امام خمینی (ره)، وزارت کار یا اتاق اصناف ایران تماس میگیرید درواقع با یکی از اپراتورهای «مرکز تماس» صحبت میکنید. اپراتورهای این مرکز بنا به نیاز به اطلاعات کافی درباره خدمات این نهادها دسترسی دارند و میتوانند تماسگیرندگان را راهنمایی کنند یا به هر صورت کارشان را پیگیری کنند. البته فقط این نهادها نیستند؛ حدود ۲۰ شرکت خصوصی نیز از این مرکز تماس برای ارائه خدمات به مشتریان استفاده میکنند. اغلب این شرکتها به فروش آنلاین کالا و خدمات یا اجرای پروژههای اقتصادی و اجتماعی میپردازند.از کجا شروع شد؟اپراتورهای مرکز تماس (contact center) در طبقات دوم و سوم موسسه نیکوکاری رعد الغدیر در یافتآباد تهران مستقرند. حدود ۱۰۰ اپراتور در ۶ واحد کالسنتر این موسسه فعالاند و باقی نیز در ساختمان همان شرکتها یا مؤسساتی مستقر شدهاند که به مشتریان آنها خدمات تلفنی میدهند. این مرکز تماس که همگی کارکنانش افراد معلول هستند، اخیراً گواهینامهای از وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات دریافت کرده تا اولین و تنها مرکز تماس ویژه معلولان در کشور باشد. اما کار این مرکز تماس از کجا شروع شد و چطور پیشرفت کرد؟«معصومه فراهانی» مدیر روابط عمومی و مشارکتهای مردمی موسسه رعد الغدیر دراینباره توضیح میدهد: «۳ جوان خوشفکر از مهندسان دانشگاه صنعتی شریف به نامهای «سروش طبیانی»، «جواد باقری» و «هادی قنبری» در سال ۹۳ طرح مرکز تماس را برای اشتغال معلولان مطرح کردند. بعد هم با کمک و همکاری دوستانشان زیرساختها و تجهیزات و سفارش کار را مهیا کردند و موسسه رعد الغدیر نیز مکان و نیروی انسانی آموزشدیده را تأمین کرد. درواقع این مرکز تماس در سال ۹۴ در موسسه رعد الغدیر تنها با حضور ۲ نفر آغاز به کار کرد. سال ۹۵ تعداد اپراتورها به ۱۷ نفر رسید و سال ۹۶ به ۶۷ نفر. به دلیل موفقیتهای مرکز تماس در ایجاد اشتغال برای معلولان بخشی از ساختمان موسسه رعد الغدیر به توسعه واحدهای کالسنتر اختصاص یافت. حالا هم مرکز تماس ۱۵۰ نفر اپراتور دارد.از نظرسنجی تا پروژههای تحقیقات بازارخدمات مرکز تماس فقط به پاسخگویی تماسها محدود نمیشود. هر کاری که بتوان با تلفن و پشت رایانه پیگیری کرد اینجا انجام میشود؛ از بازاریابی تلفنی تا پشتیبانی فنی، نظرسنجی، اطلاعرسانی به مشتریان شرکتها، پروژههای تحقیقات بازار، جمعآوری و پیادهسازی دادهها و خدمات پس از فروش محصولات. مرکز تماس رعد الغدیر در پروژه آمارگیری و سرشماری نفوس سال ۹۵ همکاری داشته و حالا در پروژههای توزیع سبد کالا، رسیدگی به شکایات مردمی درباره هدفمندی یارانهها و همچنین پروژه شناسایی کودکان بازمانده از تحصیل با نهادهای مرتبط همکاری میکند. همه این کارها نیز توسط افراد معلول و با استفاده از تلفن و ارتباطات رایانهای انجام میشود. به گفته فراهانی افراد معلول برای اشتغال در مرکز تماس آموزش میبینند. آموزشهای عمومی یک دوره ۳ ماهه مهارت کار با رایانه، فن بیان و اصول مذاکره، مدیریت استرس و مهارتهای زندگی را شامل میشود.زندگیمان را میسازیمبیشتر شاغلان این مرکز جوانان ۲۴ تا ۳۷ ساله هستند. کسانی که پیشازاین بیکار بودهاند و حالا شغلی دارند با درآمد مستمر و بیمه. «علی» یکی از این افراد است. هرروز با ویلچر سرکارش حاضر میشود و خودش میگوید: «زندگیام بعد از یک دوره طولانی آشفتگی، حالا نظم و رونق یافته است. معلولان در جامعه با محرومیتهای جدی مواجهاند. این محرومیتها برخورداریاز خدمات شهری و اجتماعی حتی موضوعی بدیهی نظیر حق تردد را برایشان ناممکن میسازد چه برسد به اینکه بتوانند شغلی نیز بیابند. به همین دلیل مشکلات اقتصادی پیش روی زندگی معلولان بسیار زیاد است و وقتی بتوانند این مشکلات را رفع کنند زندگیشان متحول میشود. خدا را شکر که اینجا برایمان شغل خوبی مهیا شده است و میتوانیم با تکیهبر تواناییها و تلاش خودمان زندگیمان را بسازیم.»raad-alghadir.org
خيريه رعد الغدير دارنده اولين و تنها پروانه ارائه خدمات مرکز پيام contact center براي معلولان رعد الغدير موفق به کسب اولين و تنها پروانه ارائه خدمات مرکز تماس با تسهيلات ويژه به منظور بکارگيري افراد معلول شد . مراکز پیام موسسه نیکوکاری رعدالغدیر در سال ۱۳۹۳ به همت چند تن از مهندسین خوش نام دانشگاه شریف و دانشکده فنی دانشگاه تهران با هدف اشتغال و خودکفایی توانیابان کار خود را آغاز نمود. موسسه نیکوکاری رعدالغدیر پس از تهیه تجهیزات و تامین زیر ساخت های مخابراتی لازم، اولویت تربیت نیروهای انسانی مورد نیاز در این حوزه را در راس برنامه های آموزشی خود قرار داد. درحال حاضر توان یابان این موسسه پس از کسب مهارت و اخذ گواهینامه های لازم در زمینه ICDL درجه۱و ۲ فن بیان و اصول مذاکره و مهارتهای زندگی و اجتماعی به افرادی متخصص برای اجرای پروژه های متنوع مراکز پیام مبدل می شود.موسسه نیکوکاری رعدالغدیر در حال حاضر تنها مرکز تخصصی تربیت نیروی انسانی توان یاب در زمینه اپراتوری مراکز پیام می باشد که با جلب اعتماد صاحبان برند و سرمایه توانسته است خیل کثیری از توان یابان در این حوزه را مشغول بکار نماید.در حال حاضر 175 توانياب در 6 واحد کالسنتر فعال در اين خيريه، مشغول به ارائه خدمات مورد نياز ادارات، سازمانهاي دولتي و خصوصي مي باشند .این مرکز در زمینه اجرای پروژه های مختلفی چون: بازاریابی تلفنی، پاسخگویی ۲۴ ساعته، پشتیبانی و خدمات پس از فروش، پیاده سازی صوت به متن، تحقیقات بازار، جمع آوری و پیاده سازی داده ها، سنجش رضایت مشتریان، مراقبت از مشتریان و اطلاع رسانی مستقیم، مرکز پشتیبانی فنی، نظارت بر عملکرد خدمات تلفنی، نظرسنجی و افکار سنجی جامعه و جلب رضایت مشتری فعالیت می نماید.
اولین و تنها کلینیک دندانپزشکی رایگان معلولان در کشورکلینیک دندانپزشکی رعد الغدیر با مشارکت داوطلبانه و عاشقانه جمعی از دندانپزشکان خوشنام و متخصص دایر شده است. کلیه هزینه های مواد و تجهیزات این کلنیک بدون هیچگونه کمک دولتی و صرفا با حمایت انسانهای نوعدوستی چون شما تامین می شود . بیایید مرهمی باشیم برای هم و با کمک به تامین هزینه های این کلینیک، به کم کردن فاصله درد تا درمان کمک کنیم .www.raad-alghadir.org حمایت می کنم :#24429*780*
موسسه نیکوکاری ایرانی درمیان برترین موسسات نیکوکاری جهانایرانی سربلند سلام . این ویدئو انعکاسی است از باور کار نیک من و تو . موفقیت موسسه نیکوکاری رعد الغدیر در بین 250 موسسه بین المللی دنیا در بخش کارآفرینی معلولین جسمی حرکتی . لطفا با اشتراک این ویدئو در بین دوستانتان به اعتلای نام ایران و فرهنگ نیکوکاری کمک کنید .
این ویدئو با هدف معرفی موضوع نیکوکاری و حمایت از امر اشتغال معلولین در این سایت درج گردیده است موسسه نیکوکاری رعد الغدیر تنها مرکز کارآفرینی و اشتغال معلولین جسمی حرکتی در کشور می باشد کلیه خدمات این موسسه به معلولین به صورت کاملا رایگان ارائه می شود . کسب اطلاعات بیشتر در سایت این موسسه به نشانی: www.raad-alghadir.org
کرونا از طریق تماس با سطوح و افراد آلوده به این ویروس، منتقل می شود. ساده ترین راه برای انتقال ویروس کرونا معاشرت و روبوسی و دست دادن با افرادی است که این ویروس را در بدنشان حمل می کنند
مطابق اعلام مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری کرونا، ممکن است فرد در تماس با سطح آلوده به ویروس کرونا آلوده شود و در طی روز با تماس دست ها با چشم، گوش و دهان و ... مبتلا به بیماری کرونا شود.
برای اینکه چیدمان منزلتان مطابق اصول فنگ شویی باشد باید کمی هم از رنگ شناسی سر در بیاورید. اگر ازدواج کرده اید باید بدانید که رعایت فنگ شویی در اتاق خوابتان می تواند تا حد زیادی به کیفیت رابطه زناشویی شما و شریک زندگیتان کمک کند
به همان میزان که اضطراب های گاه به گاهی که بر اساس موقعیت های گوناگون بروز می کند در کودکان و نوجوانان معمول است، به هر حال اختلالات اضطرابی دائمی نیز ممکن است دیده شود
عدم تشخیص بیش فعالی در دختران می تواند اثرات مخربی در آینده آنها داشته باشد. اگر بیش فعالی در سن مناسب تشخیص داده نشود در بزرگسالی عدم اعتماد به نفس، کم رویی، و خودسرزنشی را به همراه دارد.
چه تفاوتی میان تنهایی و تنها ماندن وجود دارد؟ شاید در ظاهر ماجرا تفاوتی احساس نشود. در حالی که تحقیقات زیادی وجود دارد که به نکات منفی روانشناختی تنهایی و انزوای اجتماعی اشاره دارد
بازراچه زمستانی موسسه خیریه بین المللی زنجیره امیدبا حضور شرکتها و هنرمندان محبوب در برج میلاد افتتاح گردید
تمرکز کردن کاری دشوار و نیازمند تکنیک های متعدد است، بنابراین سعی کنید تمرکزتان را تنها روی یک کار قرار دهید. نکته مهم و قابل تامل این است که همه حواس پرتی ها به خاطر منابع خارج از ما نیست
خودکنترلی به معنی توانایی تنظیم و تغییر پاسخها به خواسته هایمان است. این کنترل به منظور جلوگیری از رفتارهای نامطلوب و نادرست، افزایش رفتارهای مطلوب و رسیدن به اهداف بلند مدت است
برونگرایی و درونگرایی، هر یک دو بعد مثبت و منفی دارند. یک فرد برونگرا به لحاظ ویژگی های مثبتی که دارد می تواند مورد بررسی و تحلیل قرار بگیرد
اگر امروز و تا همین لحظه از ساعت سه عکس و یا بیشتر از خودتان گرفته اید باید کمی به خودتان مشکوک شوید که آیا شما هم دچار اختلال سلفیتیس هستید یا خیر؟
علاوه بر محافظت از نوک انگشتان یا زیبایی دستانتان ، ناخن های شما چیزی بیشتر از آنچه فکر میکنید در مورد سلامتی بدن شما خبر می دهند
برای کاهش وزن باید درست برعکس عمل کنید باید حجم غذایتان بیشتر اما از مواد با کالری خیلی کم باشد مثل سبزیجات و پروتیین
برخی از افراد با فشار خون بالا ممکن است دچار سردرد ، تنگی نفس یا خونریزی بینی شوند ، اما این علائم و علائم خاص نیستند و معمولاً تا زمانی که فشار خون بالا به مرحله شدید یا تهدیدآمیز نرسد ، بروز نمی کنند
علم بازاریابی دیجیتال نیازمند آموزش تخصصی است و با بازاریابی سنتی متفاوت است. آموزش علم دیجیتال مارکتینگ می بایست توسط تیمی مجرب و متخصص صورت گیرد
اگر ویار موادغذایی پرکالری و ناسالم دارید، می توانید جایگزین های سالم تری برای آنها بیابید که باعث افزایش وزن شما نشود. مثلا اگر ویار سیب زمینی سرخ شده دارید، می توانید سیب زمینی خوشمزه ای را در فر با استفاده از روغن زیتون درست کنید
اگر شما هم درصدد کاهش وزن و تناسب اندام هستید حتما تاکنون تبلیغات قرص لاغری را شنیده اید. آیا واقعا قرص های لاغری تاثیر مثبتی در کاهش وزن دارند؟
زالو بايد طبي و بهداشتي باشد و يك زالو فقط براي يك نفر استفاده شود و انجام اين كار فقط توسط متخصص طب سنتي مجاز است حتي پزشكان عمومي نيز از لحاظ آيين نامه اي مجاز به زالو گذاري نيستند.